2 - شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین- رژیــم تناقضهــا ۱۴۰۳/۰۵/۰۹
شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین - 2
رژیــم تناقضهــا
۱۴۰۳/۰۵/۰۹
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
ادامه مقدمه
مقاومت و پایداری فلسطینیان در دوران قیمومیت اشغالگران انگلیسی، و نیز در زمان تهاجم خونبار گروههای یهودی، در تاریخ نگاری رسمی، به خصوص غربی - اسرائیلی، کاملا دستخوش تحریف و پنهانکاری شده است.
طبق اسناد و شواهد تاریخی، اعتراض و قیام گسترده فلسطینیان طی سالهای 1929م/ 1308ش و 1936م/ 1315ش، آن چنان بیسابقه و بینظیر بود که قوای نظامی انگلیسی با بهرهگیری از تمامی تجهیزات جنگی دست به کشتار، سرکوب و مهار فلسطینیان زدند. در سال 1936م/ 1315ش، یعنی زمانی که مبارزان فلسطینی به رهبری شیخ عزّالدّین قسّام، مقاومت و دفاع مسلحانه را آغاز کرده و بسط دادند، انگلیسیها آن چنان غافلگیر شدند که نیروهای نظامی بسیار بیشتر از آنچه که در شبهقاره هند داشتند، در فلسطین مستقر کردند. آنها پس از سه سال کشتار، سرکوب و جنگ بیرحمانه و تمامعیار، توانستند امواج قیام را مهار و عدهای از رهبران و فعالان را شهید و بعضی را نیز تبعید و بازداشت و بسیاری از مبارزان و مجاهدان را خلع سلاح کنند.
این مقاومت و پایداری شجاعانه بعدها در برابر مهاجمان تا بن دندان مسلح یهودی در بسیاری از شهرها و روستاهای فلسطین، استمرار داشت. ایستادگی و فداکاری فلسطینیان در بعضی مناطق آن چنان بود که نه فقط مانع سقوط شهر و روستا در زمان موردنظر اشغالگران میشد که تلفات فراوان و قابل توجهی را به صهیونیستها تحمیل میکرد. برای نمونه، در روستای صبّارین در مرج بن عامر، در سال 1948م/ 1327ش، در جلیله و به خصوص روستاهای شمال این منطقه، مثل روستای سعسع در روزهای آخر ماه مه همان سال و نیز مناطق شمال غربی فلسطین، مردم و مجاهدان فلسطینی بر اثر مقاومت و دفاع جانانه، صدها مهاجم مسلح و تروریست یهودی را به هلاکت رساندند. در شهرهای رمله و لید در مسیر بین بیت المقدس و یافا در ماه ژوئیه 1948م/ تیر 1327ش، در منطقه جلیله علیا تا جنوب لبنان در عملیات نظامی مهاجمان یهودی با نام رمز «حیرام»، در اواسط اکتبر 1948م/ مهر 1327ش، علی رغم حملات جنونبار توپخانهای و بمباران هوائی صهیونیستها و حتی جنگ روانی از راه پخش اعلامیه از آسمان، هیچ یک از دهها روستای منطقه تسلیم نشدند و مقاومت و مقابله با مهاجمان مسلح صهیونیست را آن چنان شدّت بخشیدند که یکی از مورخان یهودی از آن به عنوان «مؤثرترین فصلهای تاریخ مقاومت فلسطینیان» در آن سال یاد کرده است. در روستای حطّین مابین ناصره و طبریه، بر اثر دفاع و مقاومت فلسطینیان، تهاجم اشغالگران یهودی در نیمه دوّم ماه ژوئیه/ تیر همان سال، برای مدت چند ماه با شکستهای پیدرپی مواجه شد. در این روستا حدود پانزده مدافع با کمترین امکانات جنگی، آن چنان مقاومت نشان دادند که بعضی منابع یهودی از روستای یاد شده به عنوان «پایگاه محکم» در برابر پیشروی ارتش یهود یاد کردهاند. از این نمونهها در تاریخ اشغال فلسطین فراوان به چشم میخورد که متاسفانه نهفقط در تاریخ نگاری غربی - عبری، بلکه در برخی منابع تاریخی و پژوهشی عربی نیز این واقعیتها، آن گونه که باید تصویر نشده است.
ولید الخالدی در پیشگفتار کتاب یادآوری میکند که «دو جنگ جهانی اوّل و دوّم برای نهادینه کردن ارزشهای بنیادین تمدن غربی برپا شده بودند» وی همچنین مینویسد که کتاب او «فراخوانی برای ابطال روند حوادث تاریخ و غیرقانونی خواندن صهیونیسم نیست».
او در ادامه میافزاید: «چنین فراخوانی به این دلیل که هر دو طرف عربی و صهیونیستی، نیروهای بنیادگرای خود را بسیج کردهاند، یک نیاز ضروری مینماید. در غیاب اندک مایهای از عدالت و انصاف برای مردم فلسطین، این رویارویی میتواند به تباه کردن قرن آینده زندگی نسلهایی منتهی شود که هنوز در داخل و خارج مرزهای اسرائیل [اراضی اشغالی 1948] چشم به جهان نگشودهاند». متأسفانه نویسنده ارجمند فلسطینی، تقابل فلسطینیان با مهاجمان اشغالگر صهیونیست را به «رویارویی» و «بسیج نیروهای بنیادگرای» عربی و اسرائیلی محدود و منحصر کرده و مدعی است که تداوم این رویارویی و تقابل، یعنی در واقع دفاع، مقاومت و پایداری فلسطینیان، زندگی نسلهای بعدی را در داخل و خارج آن سرزمین تباه میکند! از این بیان و ادبیات چنین استنباط میشود:
الف) اشغال روستاها و شهرهای فلسطین مربوط به تاریخ گذشته است. بنابراین، نباید به گذشته برگشت و بر جنایات گذشته صهیونیسم مهر باطل زد. براساس این دیدگاه، اشغالگران صهیونیست یک واقعیت در سرزمین فلسطین هستند که نباید موجودیت آنها را انکار و نفی کرد. به بیانی دیگر، غاصبان سرزمین فلسطین امروز «غیرقانونی» نیستند و مشروعیت دارند!
ب) جنگ و درگیری میان دوطرف، منحصر و محدود به عدهای تحت عنوان «نیروهای بنیادگرا» است. یعنی همه مردم فلسطین طرف درگیری برای بازپسگیری خانه و سرزمین اشغالی خود نیستند و برای احقاقِ حق بازگشت، مقاومت، نبرد و جهاد نمیکنند!
پ) همه اشغالگران یهودی و صهیونیست نیز در این فاجعه و استمرار آن شریک و سهیم نیستند؛ پس آنها باید تبرئه شوند!
بر مبنای این دیدگاه باید مقاومت، تلاش و جهاد فلسطینیان برای بازپسگیری و بازگشت به خانه و سرزمین خود و به علاوه اخراج اشغالگران و آزادسازی فلسطین، متوقف شود تا زندگی نسلهای آینده (فلسطینی و اسرائیلی) تباه نشود!
پس فلسطینیان باید در برابر واقعیتهای موجود و کنونی تسلیم شوند و به هر ذلت، خواری، آوارگی و ستم تن در دهند، تا شرایط زندگی خوب برای آیندگان فلسطینی و اسرائیلی فراهم شود!
ولید الخالدی اگرچه به طور تلویحی، عملکرد غیرانسانی اشغالگران صهیونیست علیه فلسطینیان آن هم زیر پوشش شعارهای دروغین و توطئههای تبلیغاتی را مذمّت میکند امّا متأسفانه خود نیز در داوری و نتیجهگیری از عدالت فاصله میگیرد.
او در خاتمه پیشگفتار خود، چنان از حقیقت دور میشود که تاریخ گذشته را با نگاهی غیرواقعبینانه ترسیم و آینده و حال را نیز خیالپرورانه تصویر و چنین یادآوری میکند:
«اگر این کتاب کمک بیشتری به جلب توجه جهان خارجی و صهیونیستها و پشتیبانان ایشان به درک این نکته بکند که فلسطینیان چه بهائی پرداختهاند تا اسرائیل تأسیس شود و وجدان عالم غرب مسیحی به خاطر جنایات یهودستیزانهاش التیام و تسکین بیابد؛ آن گاه شاید امروز نیز مناسبتی برای جست و جوی راهحلی شرافتمندانه و مسالمتآمیز برای این کشمکش کهنه قرن وجود داشته باشد».
جای شگفتی و بلکه تأسف است که نویسنده فلسطینی، سناریوی صهیونی «آنتی سمیتیسم» یا همان دروغ «یهودستیزی» در جهان غرب را که یک شگرد روانی و تبلیغاتی با هدف مظلومنمایی و با اغراض کاملاً سیاسی در مسیر اسکان یهود و ایجاد دولت یهود در فلسطین، از سوی رهبران و سازمانهای یهودی و صهیونی ساخته و پرداخته شده بود، به مسیحیت نسبت میدهد و توطئهگران یهودی و صهیونیست را در ساخت و پرداخت این سناریوی تبلیغاتی تبرئه و تطهیر میکند. به علاوه، او با دمیدن بر تنور خیال و اوهام، انتظار دارد صهیونیستها، حامیان و پشتیبانان جهانی و بینالمللی آنها که بر اساس راهبرد، اصول و مبانی کاملاً یهودی، فلسطین را به این روز گرفتار کردهاند و حتی موجودیت فلسطینیان را به رسمیت نمیشناسند، با خواندن کتاب او سر عقل بیایند، آستین بالا بزنند و «راهحل مسالمتآمیز و شرافتمندانه» برای مسئله فلسطین و فلسطینیان پیدا کنند!
صهیونیستها، دولتها، قدرتها و سازمانهای حامی آنها علاوه بر آن کارنامه ننگ بار گذشته، امروز نیز زنان، کودکان و مردم بیدفاع و بیپناه فلسطینی را، به خصوص در غزه، با تمام جنگ افزارهای هوایی، دریایی، زمینی، وحشیانه به خاک و خون میکشند و سپس با کبر و سرمستی تمام این جنایتهای وحشتناک و کشتار هولناک را «دفاع از ارزشهای جهان آزاد» قلمداد و «امنیت اسرائیل را کلید امنیت جهان» اعلام میکنند؛ بنابراین چگونه ممکن است با یک چرخش ناگهانی، رفتار و راهحل انسانی، شرافتمندانه و مسالمتآمیز در حقّ فلسطینیان پیش بگیرند؟