فلسفهبافی فتنه گران با ادعای عقلانیت!
۱۴۰۰/۱۰/۲۱
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
ادامه فصل چهارم: از تنفیذ
تا 22 بهمن 1388
به مسئولان کشور اعتماد کنید و حسن ظن داشته باشید | من میبینم در بعضی از اظهارات، در بعضی از حرفها، فضا آنچنان مغشوش میشود که افراد سردرگم میشوند؛ مردم نسبت به همدیگر، نسبت به نخبگان شان، نسبت به مسئولانشان بدبین میشوند؛ این درست نیست... حالا بعضیها
_ چه مطبوعات، چه بعضی از عناصر گوناگون _
توصیهپذیر نیستند؛ آنها از ما توصیه نمیخواهند؛ معلوم نیست سیاستهای بعضی از این دستگاهها و مطبوعات و رسانهها را کی معیّن میکند و کجا معیّن میشود _ نانشان در ایجاد اختلاف است _
امّا آن کسانی که مصالح کشور را میخواهند، مایلند حقایق را غالب کنند، من توصیهام به آنها این است که از این اختلافات جزئی و غیر اصولی صرفنظر کنند. شایعهسازی و شایعهپراکنی درست نیست. انسان میبیند صریحاً و علناً به مسئولین کشور _ کسانی که بارهای کشور را بر دوش دارند _ تهمت میزنند، نسبت به اینها شایعهسازی میکنند؛ فرق هم نمیکند، چه رئیسجمهور باشد، چه رئیس مجلس باشد، چه رئیسمجمع تشخیص مصلحت باشد، چه رئیس قوّه قضائیّه باشد؛ اینها مسئولین کشورند. مسئولین کشور کسانی هستند که زمام یک کاری به اینها سپرده شده است؛ مردم باید به اینها اعتماد داشته باشند، حسن ظن داشته باشند. (4 آذر 1388)
زبان دشمنان را دراز کردند، حالا فلسفه میبافند | یک عدّهای قانونشکنی کردند، ایجاد اغتشاش کردند، مردم را به ایستادگی در مقابل نظام تا آنجایی که میتوانستند، تشویق کردند _ حالا تیغشان نبُرّید؛ آن کاری که میخواستند نشد، این بحث دیگری است؛ آنها تلاش خودشان را کردند _
زبان دشمنان انقلاب را و دشمنان اسلام را دراز کردند، جرئت به آنها دادند؛ کاری کردند که دشمنان امام _ آن کسانی که بغض امام را در دل داشتند _
جرئت پیدا کنند بیایند توی دانشگاه، به عکس امام اهانت بکنند؛ کاری کردند که دشمنِ مأیوس و نومید، جان بگیرد، تشویق بشود بیاید در مقابل چشم انبوه دانشجویانی که مطمئنّاً اینها علاقهمند به امامند، علاقهمند به انقلابند، عاشق کار برای کشور و میهنشان و جمهوری اسلامی هستند، یک چنین اهانتی، یک چنین کار بزرگی انجام بدهند. آن قانونشکنیشان، آن اغتشاشجوییشان _ تشویقشان به اغتشاش و کشاندن مردم به عرصه اغتشاشگری _
این هم نتایجش. این خطاها اتّفاق میافتد، عمل خلاف انجام میگیرد، کار غلط انجام میگیرد، بعد برای اینکه این کار غلط، غلط بودنش پنهان بشود، اطراف او فلسفه درست میشود! فلسفه میبافند؛ استدلال برایش درست میکنند! از ابتلائات بزرگ انسانها این است؛ همهمان در معرض خطریم، باید مراقب باشیم. کار خطا را میکنیم، بعد برای اینکه در مقابل وجدان مان، در مقابل سؤال مردم، در مقابل چشم پرسشگران بتوانیم از کار خودمان دفاع کنیم، یک فلسفهای برایش درست میکنیم؛ یک استدلالی برایش میتراشیم! (22 آذر 1388)
چه چیزی فتنه را ایجاد میکند؟ | اینها ایجاد فتنه میکند؛ یعنی فضا را فضای غبارآلود میکند؛ شعار طرفداری از قانون میدهند، عمل صریحاً برخلاف قانون انجام میدهند؛ شعار طرفداری از امام میدهند، بعد کاری میکنند که در عرصه طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگی انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمی نیست؛ کار کوچکی نیست. دشمنان از این کار خیلی خوشحال شدند؛ فقط خوشحالی نیست، تحلیل هم میکنند؛
بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل میکنند؛ تشویق میشوند علیه مصالح ملّی، علیه ملّت ایران. اینجا آن چیزی که مشکل را ایجاد میکند، همان فریب، همان غبارآلودگی فضا و همان چیزی است که در بیان امیرالمؤمنین (علیه الصّلاه ًْ والسّلام) هست: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه»1؛ یک کلمه حق را با یک کلمه باطل مخلوط میکنند، حق بر اولیای حق مشتبه میشود. اینجا است که روشنگری، شاخص معیّن کردن، مایز معیّن کردن، معنا پیدا میکند. (22 آذر 1388)
چرا متنبّه نمیشوند؟ باید تبرّی بجویند |
آن کسی که برای انقلاب، برای امام، برای اسلام کار میکند، به مجرّدی که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیریای علیه این اصول بهوجود بیاید، فوراً متنبّه میشود؛ چرا متنبّه نمیشوند؟ وقتی شنفتند که از اصلیترین شعار جمهوری اسلامی _ «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»_ اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرّی کنند؛ وقتی میبینند در روز قدس که برای دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است،
به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبّه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم؛ وقتی میبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤسای آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهایی که مظهر ظلمند _ هم در زمان کنونی، هم در دوره تاریخىِ 100 سال و 200 ساله تا حالا _ دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جای کارشان عیب دارد؛ باید متنبّه بشوند؛ وقتی میبینند همه آدمهای فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهای از اینها حمایت میکند، رقّاص و مطرب فراری از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبّه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبی دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را؛ چرا رودربایستی میکنند؟ آیا میشود با بهانه عقلانیّت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیّت بهخرج میدهیم! این عقلانیّت است که دشمنان این ملّت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و برای شما کف و سوت بزنند، شما هم همینطور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیّت است؟! این نقطه مقابل
عقل است. عقل این است که به مجرّدی که دیدید برخلاف آن مبانیای که شما ادّعایش را میکنید، چیزی ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگویید نه نه نه، ما نیستیم؛ بهمجرّدی که دیدید به عکس امام اهانت شد، بهجای اینکه اصل قضیّه را انکار کنید، کار را محکوم کنید؛ بالاتر از محکوم کردنِ کار، حقیقت کار را بفهمید، عمق کار را بفهمید؛ بفهمید که دشمن چهجوری دارد برنامهریزی میکند، چه میخواهد،
دنبال چیست.
این را باید این آقایان بفهمند. من تعجّب میکنم! کسانی که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند _ بعضی از این آقایان یک سیلی برای انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت _ و به برکت انقلاب اسم و رسمی پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، میبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند،
خوشحالند، میخندند؛ اینها را که میبینید؟ به خود بیایید، متوجّه بشوید. (22 آذر 1388)
پانوشت:
1- نهجالبلاغه، خطبه 50.