ربــــــــا، باطلخوری و جنگ با خدا
۱۴۰۲/۰۷/۱۴
سیدمهدی سیدقوامی
در نوشتار حاضر نویسنده با استفاده از قرآن کریم، روایات معصومین(ع) و کلام برخی از فقها سعی کرده است تا نگاهی گذرا و اجمالی به مسئله ربا داشته و آن را مورد بررسی قرار دهد.
***
چیستی ربا
ربا چیست؟ آثار دنیوی و اخروی ربا در قرآن کریم چیست؟ معصومین(ع) درباره ربا چه میفرمایند؟ هرکس با اندک آشنایی با بخشهای معاملات فقه، اهمیّت و گستردگی و پیچیدگی مسئله ربا را درمییابد، ربا مسئلهای است که در دانش اقتصاد و مسائل اقتصادی جایگاه ویژهای دارد، رﺑﺎ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت بسیار ﻣﻬﻢ اﻗﺘﺼﺎدى و دﻳﻨﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ درﺑـﺎره آن ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت وﺳﻴﻌﻰ ﺻﻮرت ﮔﻴـﺮد؛
معالأسف برخی از افراد جامعه مخصوصاً کسانیکه فعالیت اقتصادی و تجاری دارند درباره ربا اطلاع کافی ندارند یا از اهمیت این مسئله غافل و نسبت به آن بیتوجه هستند.
امام علی(ع) میفرمایند: مَن إتَّجرَ بغیر علم فقد إرتطم فی الرّبا؛ کسی که بدون آموزش فقه اسلامی تجارت کند، به رباخواری آلوده شود!(نهجالبلاغه دشتی، حکمت447)
و در جای دیگر میفرمایند: یا معشر التجار! الفقه ثم المتجر! الفقه ثم المتجر! الفقه ثم المتجر! و الله للربا فی هذه الاًمهًْ أخفی من دبیب النمل علی الصفا؛ ای گروه تاجران! ابتدا احکام را یاد بگیرید، سپس تجارت کنید! ابتدا احکام را یاد بگیرید، سپس تجارت کنید! ابتدا احکام را یاد بگیرید، سپس تجارت کنید! به خدا قسم که ربا در میان این امت ناپیداتر از حرکت مورچه بر روی تخته سنگ است.(کافی، ج 5، ص 89)
در اینجا امام علی(ع) تأکید و توجه فراوانی به مسئله ربا داشته و به بازرگانان هشدار میدهد که ابتدا احکام تجارت را فراگرفته و سپس به تجارت بپردازند تا دچار رباخواری نشوند و این نشاندهنده اهمیت زیاد این مسئله میباشد.
باز در جای دیگر میفرماید: قال النّبی (صلیاللهعلیهوآله)، عند ذکر أهل الفتنه: ...فیستحلون الخمر بالنبیذ والسحت بالهدیه والربا بالبیع...؛ پیامبر(ص) در هنگام یاد کردن کسانی که دچار فتنه و آزمایش میشوند، فرمود: این مردم... شراب را به بهانه اینکه آب انگور است و رشوه را که هدیه است و ربا را که نوعی معامله است، حلال میشمارند!...(نهجالبلاغه دشتی، خطبه156)
در نگرش دین، جامعهای که فعالیتهای اقتصادی و معیشتی خود را بر پایه ربا سامان دهد، به سوی نابودی و عصیانگری و ناسپاسی گام برمیدارد، از رستگاری و شکوفایی واقعی بازمیماند و انواع آشفتگیها، بیعدالتی و فسادگریها در آن رواج مییابد و در این روش، تودههای مردم از نعمتهای گوارا و لذتبخش زندگی محروم میشوند. در نگرش دین، بدترین و پلیدترین و خطرناکترین شیوه کسب درآمد و تأمین زندگی، آن است که انسان از راه ربا، توان و رشد اقتصادی خود را افزایش دهد؛ از این رو به مؤمنان یادآور میشود که از رباخواری و ترویج فرهنگ ربا و ساماندهی اقتصاد جامعه براساس آن بهشدت بپرهیزند و به تقوا و حاکمیت ارزشهای دینی رو آورند و با دلیلتراشیها و توجیهها، خود و جامعه را به این دشمن پنهانی و فریبنده نیالایند.(دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه ابوطالب تقیزاده صارمی، ص270)
حرمت ربا فقط به دین اسلام اختصاص نداشته و در دیگر ادیان چون آیین یهود، مسیحیت و هندو نیز ربا را منع کرده و با این مسئله برخورد شده است.
1. معنای ربا
واژه ربا یا اسم مصدر به معنای زیادی یا مصدر به معنای زیاد شدن است و ریشه اصلی آن «ربو» است. در زبان عرب گفته میشود: «ربا الشی یربوا ربواً: زاد و نما»؛ یعنی آن شیء زیاد شد و رشد کرد.(ابن منظور مصری، لسانالعرب، ج5، ص126)
راغب در کتاب مفردات میگوید: ربا در لغت دارای دو معناست 1- زیادی2- علوّ و برتری و در اصطلاح ربا افزایش سرمایه است اما در اصطلاح شرع اسلام به معنای یک نوع بهخصوص اضافی از سرمایه است نه مطلق افزایش.(مفردات، ص363)
2. اقسام ربا
فقیهان شیعه ربا را به دو قسم تقسیم میکنند:
1. ربای قرضی: که عبارت است از اشتراط هر نوع زیاده در قرارداد قرض.(موسوی خمینی، سیدروحالله، تحریرالوسیله، ج1، ص651)
2. ربای معاملی: که عبارت است از معامله دو شئ هم جنس از اشیای مکیل یا موزون.(یزدی، سید محمدکاظم، العروهًْالوثقی، ج2، ص4)
فقیهان اهل سنت در تقسیم ربا به دوگونه عمل میکنند، برخی ربا را به رباالقروض و رباالبیوع تقسیم کرده سپس رباالبیوع را به دو قسم ربای نسیه و ربای فضل تقسیم میکنند. برخی دیگر ربا را به دو قسم ربای نسیه و فضل تقسیم میکنند و ربای قرضی را از مصداقهای ربای نسیه میدانند. به هر صورت مقصود فقیهان اهل سنت از رباالقروض همان ربای قرضی است و مقصود از ربای نسیه خرید و فروش اجناس ربوی همراه با زیاده بهصورت نسیه است و مقصود از ربای فضل خرید و فروش آنها همراه با زیادی بهصورت نقد است.(مصری، رفیق یونس، الجامع فی اصول الربا، صص9 و 10)
3. ربا در قرآن
حداقل هفت آیه قرآن به وضوح تحریم ربا را ثابت میکند:
1. در آیه 275 سوره بقره میخوانیم: «کسانی که ربا میخورند، (در قیامت) برنمیخیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان، دیوانه شده (و نمیتواند تعادل خود را حفظ کند؛ گاهی زمین میخورد، گاهی بپا میخیزد). این، بهخاطر آن است که گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتی میان آن دو نیست.)» در حالی که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام! (زیرا فرق میان این دو، بسیار است.) و اگر کسی اندرز الهی به او رسد و (از رباخواری) خودداری کند، سودهایی که در سابق [= قبل از نزول حکم تحریم] به دست آورده، مال اوست؛ (و این حکم، گذشته را شامل نمیگردد؛) و کار او به خدا واگذار میشود؛ (و گذشته او را خواهد بخشید.) اما کسانی که بازگردند (و بار دیگر مرتکب این گناه شوند)، اهل آتشند؛ و همیشه در آن میمانند.»
این آیه نخست به تشریح حال رباخواران در قیامت میپردازد که همچون دیوانگان یا افراد مصروع که نمیتوانند تعادل خود را حفظ کنند، در عرصه محشر وارد میشوند، گامی به جلو برمیدارند و زمین میخورند و برمیخیزند و باز هم گرفتار همان سرنوشت میشوند.
صحنه قیامت کانونی برای تجسم اعمال انسانهاست؛ آنها که تعادل اقتصادی جامعه را در زندگی دنیا از طریق رباخواری برهم زدند، در آنجا بهصورت مست و مصروع و افراد دیوانه و غیرمتعادل محشور میشوند و وضع ظاهری آنان همه افراد محشر را متوجه خود میسازد.این مجازات دردناک یک دلیل بر حرمت رباست.
سپس میافزاید این مجازات رسواگر بهدلیل این است که آنها میگفتند: داد و ستد و ربا همانند یکدیگر است؛ یعنی هر دو سودآور و هر دو طبق قرارداد انجام میشود. در حالی که خودشان هم میدانند چنین نیست، داد و ستدهای مشروع در مسیر منافع جامعه انسانی است و اگر سودی عاید فروشنده یا خریدار میشود سودی هم عاید جامعه میگردد و نیازها برطرف میشود، در حالی که رباخواران همچون زالو خون مردم را میمکند و بیآنکه خدمتی کنند ثروتهای عظیمی به بار میآورند. به همین دلیل خداوند بیع را حلال و ربا را حرام کرده است. بعد میافزاید: هرکس این موعظه الهی را بشنود و به کار بندد و از رباخواری باز ایستد بر گذشته او ایرادی نخواهد بود(چراکه قانون، عطف بما سبق نمیشود) و در عین حال کار او به خدا واگذار میشود(که او را مشمول عفو و بخشش خود گرداند). این تعبیر دلیل سومی بر تحریم رباست.
و در پایان آیه میفرماید: ولی هرکس بعد از این ابلاغ صریح و آشکار به رباخواری ادامه دهد اهل دوزخ است و جاودانه در آن میماند. به این ترتیب آیه فوق با تعبیرات حسابشده، تحریم ربا را بیان کرده جایی برای کمترین تردید باقی نمیگذارد.
2. آیه 276 سوره بقره بیان میکندکه خداوند ربا را نابود میکند و انفاق در راه خدا را افزایش میدهد: یمحق الله الربا و یربی الصدقات. محق به معنای نقصان یا هلاکت است. در میان بزرگان اهل تفسیر آیه پیش گفته اشاره به نابودی درآمدهای حاصله از ربا در این دنیا است یا اشاره به بیثمر بودن آنها در آخرت است هرچند در راه خدا انفاق شود و به وسیله آن کارهای به ظاهر خیر انجام شود؟
هردو معنا میتواند صحیح باشد، زیرا تجربه نشان داده که اموال حاصل از ربا دوام، بقا و برکتی ندارد و رباخواران گرفتار سرنوشتهای شومی میشوند و با وضع بدی از دنیا میروند. در آخرت نیز به فرض آنکه اموال را در راه خدا انفاق کرده باشند چیزی عایدشان نمیشود چرا که خداوند جز اموال پاک را نمیپذیرد و اصل قرآنی «انما یتقبل الله من المتقین»(مائده، 27) همهجا حاکم است. آغاز آیه تهدیدی برای رباخواران است و آخر آن به وضوح دلالت بر حرمت ربا دارد چراکه هم نسبت کفر به رباخواران داده شده و هم نسبت اثم(گناه) که تأکیدی بر معنای کفر است.
3 و 4. در آیههای 278 و 279 سوره بقره مسئله تحریم ربا به وضوح بیشتری مشاهده میشود. روی سخن را به همه افراد با ایمان کرده و با صراحت و قاطعیت میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای الهی پیشه کنید و آنچه از ربا باقی مانده رها سازید اگر ایمان دارید.»
آیه هنگامی نازل شده که آلودگی به رباخواری بهطور گسترده مردم مکه و مدینه را فرا گرفته بود و قرآن دستور داد وامهای ربوی در هر مرحلهای هست متوقف شود. سپس با لحنی فوقالعاده تهدیدآمیز میافزاید: اگر فرمان الهی را- ترک رباخواری- اطاعت نکنید خدا و پیامبرش به شما اعلان جنگ میدهند.
معنای جمله «فأذنوا» با توجه به مفهوم لغوی آن، این است که خدا و پیامبر به شما اعلان جنگ میدهند و پیامبراکرم(ص) از آن زمان مأمور شد که اگر رباخواران دست از کار خود نکشند با توسل به نیروی نظامی آنها را بر سر جای خود بنشاند. به هر حال چنین تعبیر تندی در هیچ آیه از قرآن درباره هیچ گناهی از گناهان وارد نشده و نشان میدهد که رباخواری از دیدگاه اسلام تا این حد خطرناک و پرمفسده است. در پایان آیه برای اینکه حق و عدالت رعایت شود میافزاید:
«هرگاه توبه کنید میتوانید اصل سرمایههای خود را از بدهکاران بازپس بگیرید و به این ترتیب نه ظلم و ستم کنید و نه بر شما ظلم و ستمی میشود.» عبارت «لاتَظلِمون و لاتُظلَمون» یک شعار مهم و قانون کلی اسلامی است؛ هرچند در اینجا درباره رباخواران آمده اما طبق این اصل قرآنی هیچکس نباید ظلم کند و نه مورد ظلم قرارگیرد.
5 و 6. در آیات 130 و 131 سوره آل عمران خداوند میفرماید:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، ربا را چند برابر نخورید، از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید واز آتشی بپرهیزید که برای کافران آماده شده است».
این دو آیه برخلاف آیههای گذشته- به قسم خاصی از ربا نظر دارد و آن ربای مضاعف است، یعنی آیه، حرمت ربای مضاعف را اثبات میکند، نه اینکه ربای معمولی را مجاز بشمرد، بلکه درباره ربای عادی ساکت است.
7. خداوند در آیههای 160 و 161 سوره نساء میفرماید:«به علت ظلمی که از یهود صادر شد و (نیز) به علت جلوگیری بسیار آنها از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم و (همچنین) به علت ربا گرفتن، در حالی که از آن نهی شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل و برای کافران آنها، عذاب دردناکی آماده کردهایم».
چنانکه گفته شد آیههای متعددی از قرآن مجید دلالت بر حرمت ربا دارد و قرآن بهشدت هر نوع رباخواری را تحریم میکند تا آنجا که آن را نوعی کفر به خدا میشمارد و به رباخواری از ناحیه خدا و رسولش اعلان جنگ میدهد و رباخوار را مستحق جهنم ابدی میداند و این کار را سبب مجازات دنیوی میشمرد. (مکارم شیرازی، ناصر، ربا و بانکداری اسلامی، ص25)
4. ربا در روایات
افزون بر قرآن، روایتهای بسیاری از رسول خدا(ص) و امامان اطهار(ع) درباره ربا و آثار زیانبار آن بر فرد و جامعه نقل شده است. از این روایات تعبیرات بسیار تکاندهندهای در مورد این کار اقتصادی ظالمانه و غیرانسانی وارد شده است که درباره کمتر گناهی دیده میشود. در اینجا به چند نمونه از این روایات اشاره میکنیم:
1. رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمود: شرّ المکاسب کسب الرّبا؛ بدترین شغلها کسب ربا است.(حرعاملی، وسایلالشیعه، ج12، ح426)
2. إبنُ بُکَیر قال: انّه بلغ أباعبدالله(ع) عن رجلٍ أنّه کان یأکل الرّبا و یسمّیه اللباء فقال لئن أمکننی الله منه لأضربنّ عنقه؛ ابن بکیر میگوید: به امام صادق(ع) خبر رسید که مردی رباخواری میکند و- از روی انکار و استهزاء- ربا را «لباء»(اولین شیری که مادر به نوزادش میدهد و مایه حیات اوست) مینامد- حضرت صادق(ع) فرمودند: اگر خداوند مرا بر او مسلّط کند و او در دسترس من قرار گیرد گردن او را خواهم زد.(نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج23، ص333)
3. رسول اکرم(ص) فرمود: مَن أکل الربا ملا الله بطنه من نار جهنم بقدر ما اکل؛ هرکس ربا بخورد خداوند شکمش را به اندازهای که ربا خورده است از آتش جهنم پر میکند. (حرعاملی، وسایل الشیعه،ج 12،ص 427)
4. امام صادق(ع) فرمود: درهم ربا اعظم عندالله من سبعین زنیه بذات محرّم فی بیتالله الحرام؛ یک درهم ربا نزد خدا سنگینتر است از هفتاد بار زنا کردن با محارم در خانه خدا.(نوری طبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج13، ص333)
5. رسول اکرم (ص) فرمود: إنّ الله عزّوجلّ لعن آکل الرّبا و مؤکله و کاتبه و شاهدیه؛ خداوند عزّوجلّ رباخوار و ربادهنده و نویسنده و شاهد برآن را لعنت کرده است.(مشکینی علی، نصایح، ص450)
خلاصه در رابطه با حرمت ربا روایات متعددی در کتب شیعه و سنی آمده است. در اینجا بهعنوان تایید حرمت ربا در سنت فقط به چند روایت بسنده شد.
5. ربا درکلام برخی از فقها
تحریم ربا از نظر علمای شیعه بلکه جمیع علمای اسلام مسلّم است. نهتنها آن را حرام دانسته بلکه منکر آن را مرتد خواندهاند، و این حکم را جزو ضروریات دین اسلام شمردهاند؛ بنابراین کسی با علم به ضروری بودن حرمت ربا، منکر آن شود از زمره مسلمین خارج است.(مکارم شیرازی، ناصر، ربا و بانکداری اسلامی، ص42)
حرمت ربا به وسیله قرآن، سنت و اجماع مسلمانان ثابت شده است و بعید نیست که از ضروریات دین باشد و از گناهان بزرگ است.(موسوی خمینی، تحریرالوسیله، ج1، ص492)
اصل بهره از پول یک امری است بسیار خلاف انصاف و خلاف انسانیت که یک پولی آنجا گذاشتهاند، بعد آن پول نه کاری، نه چیزی، یک چیزی درآورند. بدترین انواع استثمار همین رباست که در مقابل هیچ، خود پول که هست و در مقابل هیچ، این بزاید، بهره بردارد. در اسلام این در هر صورتش حرام است حتی این فرارهایی که بعضیها جایز میدانند، این فرارها هم صحیح نیست. یک راههایی گفته شده است، لکن آنها هم صحیح نیست بهرهبرداری از این نفوذ و از پول به هیچ وجه در اسلام جایز نیست. از جهتی یک همچو بانک اسلامی که مبنایش بر این باشد که بهره در کار نباشد و ربا در کار نباشد، این یک خدمت بزرگی است به جامعه و به اسلام.(موسوی خمینی، صحیفه امام، ج7، ص425)
صاحب جواهر مینویسد: ربا از نظر قرآن، احادیث معصومین(ع) و اجماع شیعیان بلکه تمام مسلمانان حرام است؛ بلکه بعید نیست که از ضروریات دین باشد که منکر آن در زمره کافرین باشد.(نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج23، ص332) ابنقدامه که از فقهای معروف اهل سنّت است میگوید: الرّبا فی اللغه هو الزیادهًْ... و هو محرّم بالکتاب و السنه و الاجماع... و أجمعت الامه علی أنّ الرّبا محرم: ربا در لغت به معنای زیاده است... و از نظر قرآن و روایات و اجماع، حرام است.(ابنقدامه، عبدالله بناحمد، المغنی، ج، ص25)
به هر حال اجماع و اتفاق همه علمای اسلام بر حرمت رباست، بلکه این حکم از ضروریات دین است.
6. فلسفه تحریم ربا
یکی از مسائلی که درباره ربا مطرح است فلسفه تحریم آن است. این مسئله مورد توجه امامان معصوم(ع) و اندیشهوران مسلمان بوده است.
سماعهًْ- که یکی از راویان معروف حدیث و از اصحاب امام صادق(ع) است- میگوید: به حضرت صادق(ع) عرض کردم: چرا خداوند متعال مسئله ربا را در قرآن بهطور مکرّر مطرح کرده(و تحریم نموده) است؟! امام فرمود: علت آن را میدانی؟ عرض کردم: نه، حضرت فرمود: بهخاطر اینکه مردم- در اثر رباخواری- از کارهای خیر و شایسته (مانند قرضالحسنه) بازنمانند.(کافی، ج5، ص87)
امام رضا(ع) در پاسخِ نامه محمد بنسنان نوشتند: علت تحریم ربا این است که مایه تباهی اموال است زیرا انسان اگر یک درهم را با دو درهم بخرد، بهای یک درهم یک درهم است و بهای درهم دیگر به ناحق است. پس خرید و فروش ربوی در هر حال برای فروشنده و خریدار باعث خسارت است. خداوند عزّوجلّ، ربا را بر بندگان حرام کرد زیرا باعث نابودی اموال و علت تحریم ربا در نسیه، از بین رفتن کارهای نیک و نابودی اموال و گرایش مردم به سودجویی و رها کردن قرض است و حال آنکه قرض از کارهای نیک است و ربا سبب فساد و ظلم و از دست رفتن ثروتها است.(حرعاملی، وسایلالشیعه، ج18، ح128)
هشام بنحکم از امام صادق(ع) درباره علت تحریم ربا پرسید، امام فرمود: اگر ربا حلال بود مردم تجارت و معاملهها را که به آن احتیاج دارند ترک میکردند. پس خداوند ربا را حرام کرد تا مردم از حرام به سوی حلال و از ربا به سوی تجارت و داد و ستد رو آورند.(همان، ج12، ح 8 و 11)
ربا «أکل مال به باطل» است
مطابق آنچه از قرآن و احادیث استفاده میشود، ربا اکل مال به باطل است و بدون شک اکل مال به باطل حرام است، بدین جهت ربا نیز حرام است. معنای اکل مال به باطل این است که انسان بدون دلیل منطقی و عقلی، درآمدی داشته باشد و به عبارت دیگر اکل مال به باطل، درآمد بیجهت و بادآورده است. قمار اکل مال به باطل است، چون درآمدی است بدون دلیل منطقی و شرعی، شرابفروشی، درآمد حاصل از آن اکل مال به باطل است چون نه خدمتی به فرد است نه جامعه، بلکه کاری است که به فساد و ننگ و خرابی فرد و جامعه منجرّ میشود. این یک اصل کلی در تمام ابواب معاملات اسلامی است.
از آیهای که در مذمت یهود در سوره نساء آمده است، استفاده میشود که رباخواری همانند اکل مال به باطل است، چون خداوند در این آیه شریفه، رباخواری را در ردیف اکل مال به باطل قرار داده، میفرماید: «بهخاطر ظلمی که از یهود صادر شد و نیز بهخاطر جلوگیری بسیار آنها از راه خدا، بخشی از چیزهای پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم و همچنین بهخاطر ربا گرفتن، در حالی که از آن نهی شده بودند؛ و خوردن اموال مردم به باطل؛ و برای کافران آنها، عذاب دردناکی آماده کردهایم.»(نساء، 160و161)
بنابراین ربا، نوعی اکل مال به باطل و درآمدی است بدون دلیل عقلی و منطقی و بیجهت و در ردیف ثروتهای بادآورده.(مکارم شیرازی، ناصر، ربا و بانکداری اسلامی، ص)
4. شهید صدر در توجیه اقتصادی حرمت ربا آورده است که اسلام بهرغم آنکه اجاره زمین، مسکن، و ابزار تولید را امری مجاز شمرده، اجاره پول را که در جهت تولید بهکار میرود غیرمشروع اعلام کرده است و حال آنکه کشورهای سرمایهداری باور دارند که پول نیز در جایگاه وسیلهای که در راه تولید مورد استفاده قرار میگیرد، میتواند برای استفاده در اختیار دیگری قرار داده شود و اجاره آن، که همان سود باشد به هنگام بازپسگیری اصل پول دریافت شود همچنانکه خانه یا زمین افزون بر بازپسگیری اصل، مقداری نیز بهعنوان اجارهبها دریافت میشود. وی توضیح میدهد که آنچه بهعنوان اجارهبها گرفته میشود در حقیقت بابت استهلاکی است که به منزل یا زمین وارد میشود و ارزش آن را میکاهد اما در پول که عین همان بازگشت داده میشود استهلاکی صورت نمیگیرد تا بخواهد از راه اجاره جبران شود.(صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، ص627)