به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 202
بازدید دیروز: 2,564
بازدید هفته: 2,766
بازدید ماه: 289,618
بازدید کل: 25,276,476
افراد آنلاین: 8
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ دی ۱٤۰۳
Sunday , 19 January 2025
الأحد ، ۱۹ رجب ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۱۰/۲۸
روزی نامه های غرب گدای ...

۱۴۰۳/۱۰/۲۸

خبری که روزنامه‌های زنجیره‌ای سانسور کردند - مشرق نیوز

دروغ دستیار ترامپ رو شد شرمندگی برای رسانه‌های زنجیره‌ای

وزیر خارجه ایتالیا، ادعای نقش داشتن ایلان ماسک دستیار ترامپ را در آزادی خبرنگار ایتالیایی در تهران را تکذیب کرد.
ایلان ماسک اخیرا ادعا کرده بود نقش کوچک در آزادی چچیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی، از بازداشت در ایران داشته و توصیه کرده که ایالات متحده از این موضوع حمایت کند.
اما وزیر خارجه ایتالیا نقش ماسک در آزادی چچیلیا سالا را تکذیب کرد و گفت او هیچ ارتباطی با این پرونده نداشت و هیچ نقشی ایفا نکرد.
یادآور می‌شود برخی رسانه‌های زنجیره‌ای در ایران، ضمن انتشار ادعای ایلان ماسک، سعی کرده بودند به خبر دروغین مذاکره نماینده ایران در دفتر سازمان ملل (در نیویورک) واقعیت ببخشند و حال آن که وزیر امور خارجه و سخنگوی این وزارت، دو بار به طور قاطع، دیدار ماسک با طرف ایرانی را تکذیب کرده‌اند.
دروغ دیدار با ماسک را اول بار نیویورک تایمز منتشر کرد و نشریات اجاره‌ای در ایران هم به بازنشر آن پرداختند. اما احمقانه‌تر از آن دروغ، این بود که ادعا شود نماینده ترامپ، برای آزادی خبرنگار ایتالیایی مذاکره کرده است!
اکنون با تکذیب رسمی وزیر خارجه ایتالیا، باید بررسی کرد که چرا برخی رسانه‌های زنجیره‌ای از موضع مامور و معذور، هر محتوای دروغین متناسب با منافع آمریکا را بازنشر می‌کنند.

تا تضمین معتبری ندهند نباید وارد تاریکخانه FATF شد

پیوستن یا عدم پیوستن ایران به لوایح گروه FATF از جمله لوایح پالرمو و CFT، یکی از موضوعات بحث‌برانگیز بوده است. 
وزیر امور خارجه به نکته مهمی اشاره کرد که می‌تواند به عنوان راهنمایی در بررسی این موضوع مورد توجه قرار گیرد. وی تصریح کرد: «با وجود تحریم‌ها نمی‌شود تضمین داد خروج از فهرست سیاه FATF تأثیر فوق‌العاده‌ای روی روابط اقتصادی ما خواهد داشت. حلال همه مشکلات ما FATF نیست». این اظهارنظر واجد نکته مهمی درباره پیوستن به لوایح FATF است که می‌توان آن را این‌گونه تشریح کرد: بدون تضمین اقتصادی و رفع تحریم‌های یکجانبه، تصویب لوایح FATF همچون قدم گذاشتن به دخمه‌ای تاریک بدون چراغ است که چه‌بسا خطرات سهمگینی را در پی داشته باشد.»
به نوشته روزنامه وطن امروز، موافقان تصویب لوایح FATF معتقدند پیوستن ایران به این لوایح می‌تواند گامی مؤثر در راستای کاهش فشارهای اقتصادی باشد. آنها مدعی‌اند خروج ایران از این فهرست می‌تواند ریسک همکاری با ایران را برای بانک‌ها و مؤسسات مالی کاهش دهد و زمینه‌ساز بازگشت ایران به نظام مالی بین‌المللی شود اما آنچه نمی‌شود نادیده گرفت این است که حتی در صورت خروج ایران از فهرست سیاه FATF، تحریم‌های آمریکا همچنان مانع اصلی تعاملات اقتصادی و بانکی ایران با جهان خواهد ماند. پیوستن به لوایح FATF بدون رفع تحریم‌ها نمی‌تواند تأثیر فوق‌العاده‌ای بر روابط اقتصادی ایران داشته باشد. بانک‌های بین‌المللی برای همکاری با ایران نه‌تنها نیازمند خروج این کشور از فهرست سیاه FATF هستند، بلکه باید از عواقب تحریم‌های ثانویه آمریکا نیز در امان باشند.
با توجه به شرایط فعلی، یکی از راهکارهای پیشنهادی در برخورد با مسئله پیوستن به لوایحی مانند پالرمو و CFT، به تعویق انداختن بررسی این موضوع تا زمان دستیابی به انتفاع اقتصادی معنادار برای ایران است. این رویکرد نه‌تنها می‌تواند به عنوان ابزاری در تقویت موضع تیم دیپلماسی در مذاکرات عمل کند، بلکه مانع از ارائه امتیازات یکجانبه بدون دریافت تضمین‌های اقتصادی مشخص می‌شود. در شرایطی که تحریم‌های یکجانبه آمریکا همچنان پابرجاست و نظام بانکی بین‌المللی از تعامل با ایران خودداری می‌کند، هرگونه اقدام برای حرکت در مسیر استانداردهای FATF ممکن است صرفاً دست ایران را از اهرم‌های خود در مذاکرات خالی کند. 
تصمیم‌گیری درباره پیوستن به لوایح پالرمو و CFT باید با در نظر گرفتن منافع استراتژیک ایران و در زمان مناسب انجام شود. هرگونه اقدام شتاب‌زده در این زمینه می‌تواند بدون دستیابی به منافع ملموس، فرصت‌های دیپلماتیک ایران را محدود کند.

مافیای‌ نفاق چرا از خبر عبرت‌‌آموز الگو می‌سازد؟!

هنر طنزنویسی، در کنایه و لطافت است. زمانی که طنزنویس، از ظرافت تُهی شود و به درشت‌گویی و ناسزانویسی چارواداری افتاد، تمام شده است.
ابراهیم نبوی (همکار دو دهه قبل نشریات زنجیره‌ای) نه پریشب که خبر خودکشی‌اش در «مریلند» منتشر شد، بلکه دو دهه قبل تمام شد؛ زمانی که دیگر حرفی برای نوشتن به زبان طنز نداشت. اما مافیای گرگ‌صفت سیاسی، او را به حال خود نگذاشتند و در توهمش دمیدند تا در آمریکا، از او مبارز سیاسی بسازند، چیزی که اصلاً در قواره و شخصیتش نبود.
اولین وزیر ارشاد دولت خاتمی، کسی که خودش نیز در لندن به توهم «ریاست اتاق فکر جنبش سبز در خارج» افتاد و امریه تجمع برای براندازی صادر کرد و سپس، به بن‌بست خورد، درباره این بازی‌خوردگی و خودکشی نبوی نوشته است: «نبوی می‌توانست یکی از بهترین رمان‌نویسان معاصر باشد. توهم و سیاست آدمیخوار، مثل گرداب او را بلعید». 
مهاجرانی همچنین در یادداشتی، درباره حمیدرضا جلالی‌پور نوشت:

‏۱- ایشان در اتاق کلاب‌هاوس که در‌باره و بزرگداشت روانشاد ابراهیم نبوی برگزار شده بود، در‌باره روزنامه جامعه و بازدید شبانه من از جامعه فرمودند؛ مهاجرانی شاخ درآورده بود که لابد روزنامه جامعه یک امپراتوری است. آمد دید ما در یک خانه اجاره‌ای هستیم ‏۲- می‌دانستم که در خانه اجاره‌ای هستید. افزون بر آن دیدار یک‌بار هم در دفتر سخنگوی دولت و بار سوم هم به صرف صبحانه تیم روزنامه جامعه را به خانه‌ام دعوت کردم وگفتم با این افراط و رادیکالیسم: ‏۱- جامعه و دیگر روزنامه‌ها تعطیل می‌شود.

۲- شما را دستگیر می‌کنند ‏۳- من برکنار می‌شوم.
۳- در شکست اصلاحات حتماً رادیکالیسم جامعه نقش داشته است. با توهم گمان می‌کردند که می‌توانند در کشور تغییر ماهیت نظام را با فضاسازی مطبوعاتی تبلیغاتی انجام دهند. مرحوم بورقانی در تودیعش گفت: عمر معاونتم را مانند عمر چریک ۳ تا ۶ ماه می‌دانستم! گفتم: دوران چریک‌بازی تمام شد.
‏۴- البته من در کتاب خاطرات دوران ۴۰ماهه وزارتم به تفصیل و با ذکر جزئیات نقش رادیکالیسم در تقابل با اصلاحات را نوشته‌ام. اگر ضرورت داشت بخش‌های از آن را منتشر می‌کنم. از جمله توهمی که در ذهن گردانندگان روزنامه جامعه بود و مرحوم ولی بیگ در لندن تفصیل آن را برایم گفت و ثبت کردم.»
یادآور می‌شود ابراهیم نبوی را نسل جدید اصلاً نمی‌شناسند و در میان قدیمی‌تر‌ها هم اگر از هزار نفز، یکی او را بشناسد، هیچ نقش و اهمیتی برایش قائل نیست. بنابراین می‌شود خبر درگذشت او را نادیده گرفت.
اما به صف‌شدن برخی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی برای آخرین سوءاستفاده قابل‌تأمل است. آنها حتی به مُرده نبوی رحم نکردند و حال آن که او بدون هیچ پیغام حمایتی از این جماعت، خودکشی کرد. خیلی‌ها که مجرم‌تر از نبوی بودند، در ایران ماندند و کسی هم کاری به کارشان نداشت. اما او وسوسه شد و به آمریکا رفت و به سرعت هم تمام شد. این برای کسانی که باور ریشه‌داری ندارند و از شهرت نسبی به دیده‌نشدن سقوط می‌کنند، دردناک است.
در هیچ کشوری، از فردی که به پوچی رسیده و خودکشی کرده، قهرمان نمی‌تراشند. پروتکل‌های رسانه‌ای سفت و سختی هم از جمله در غرب در این‌باره وجود دارد. اما برخی افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی، به خط شدند تا عنوان «مرگ خودخواسته» را به خودکشی نبوی بدهند و از او تصویری وارونه و تحریف‌شده (قهرمان، مظلوم و اصلاح‌طلب) بسازند! 
این رفتار چنان مبتذل بود که که کانال اصلاح‌طلب «باشگاه روزنامه‌نگاران» به اعتراض نوشت: «ما در موضوع خودکشی، چیزی به نام مرگ خودخواسته نداریم و این واژه تراوشات ذهنی آدم‌هایی است که می‌خواهند ادای روشنفکری دربیاورند اما نمی‌دانند که حتی شبه‌روشنفکری هم نیست. روانشناسی به طور دقیق اثبات کرده که چیزی به نام مرگ خودخواسته حقیقت ندارد و فرد هنگام خودکشی در مرحله قرار می‌گیرد که قوای تصمیم‌گیری درستی ندارد؛ پس نمی‌تواند اقدام خودخواسته انجام بدهد. پس این واژه صددرصد غلط است. اما خطر بزرگی که این واژه ظاهراً باکلاس دارد، تشویق به خودکشی است... در پروتکل‌های مربوط به نشر اخبار خودکشی در آمریکا آمده‌ که خبر با ذکر واژه خودکشی منتشر شود و از هر واژه‌ای که به آن شکل و شمایل بهتری بدهد، باید پرهیز شود. همچنین به جای مطبوعات، بهتر است این قبیل اخبار بیشتر از طریق رادیو آن‌هم یک‌بار منتشر شود».
نکته عجیب و قابل‌تأمل در این میان، متن علی ربیعی (از عناصر امنیتی دولت خاتمی و دستیار اجتماعی پزشکیان) است که ضمن ستایش از نبوی نوشت: «با آنکه ناراضی و منتقد بود، اما هیچ‌گاه نه‌تنها به دام بدخواهان ایران نیفتاد، بلکه حتی آنها را نیز از نیش قلم خود در امان نمی‌گذاشت.‌ ای‌کاش مسیر برای برگشت به کشورش برای او و دیگرانی که دل در گرو ایران دارند فراهم می‌بود».
اهانت‌های مبتذل و بی‌مایه ابراهیم نبوی نسبت به امام خمینی(ره) و رهبری و مراجع عظام تقلید (مثل آیت‌الله وحید خراسانی) و شهید سید حسن نصرالله و سردار قاآنی و... در فضای مجازی موجود است. او با این توهین‌ها نمی‌توانست اصلاح‌طلب باشد. با این وجود چرا مدعیان اصلاح‌طلبی، تلاش کردند از او چهره‌ای روتوش‌شده بسازند؟! نبوی ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ به سایت جرس گفته بود که برخی از عناصر مثل بهنود، نوشابه امیری، محسن سازگارا، قاضی‌زاده، و... که همکار بی‌بی‌سی، رادیو فردا و صدای آمریکا شدند، با روزنامه‌های اصلاح‌طلب همکاری می‌کردند.
مسعود بهنود (از گردانندگان نشریات زنجیره‌ای و همکار بعدی بی‌بی‌سی) سال ۱۳۸۲ گفته بود: «ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که، در آن روز (بعد از دوم خرداد ‍۱۳۷۶) همه تسمه پاره کرده بودیم و همه با هم از چراغ قرمز رد شدیم».
نفاق افراطیون نقابدار، دوباره بیرون زد و ثابت کردند که اصلاح‌طلب نیستند. پایان زندگیِ توأم با توهم و هتاکی ابراهیم نبوی، قطعاً برای دیگران عبرت‌آموز است. اما مافیای نفاق نمی‌خواهد این عبرت‌اندوزی موجب ریزش پایوران و محرومیت از مُهره‌های انتحاری شود. بنابراین از عبرت مسلّم، الگو می‌سازد! اما اگر «خودنابودی توهمی» واقعاً الگو بود، سران مافیا باید خودکشی می‌کردند، نه اینکه دیگران را قربانی مطامع خود کنند!

عملیات فریب برای غافلگیری پزشکیان در مقابل نقشه ترامپ

در حالی که برخی محافل غربگرا از مذاکره شرافتمندانه با آمریکا دم می‌زنند و وانمود می‌کنند که فضای موجود فضای مذاکره است، منابع سیاسی و رسانه‌ای در آمریکا و غرب اذعان می‌کنند که اولویت دولت ترامپ، احیای راهبرد شکست خورده‌ای علیه ایران است و نه مذاکره برابر. این خلاف‌گویی و انکار واقعیت موجود میدان، نشان می‌دهد که محافل غربگرا سرگرم عملیات فریب برای قرار دادن کشور و دولت در موقعیت غافلگیری هستند و حال آن که اگر نقشه دشمن درست فهمیده ‌شود، دولتمردان برای دفاع و مقابله آماده می‌شوند و فرصت تدبیر و مدیریت و گره‌گشایی را پای توهم مذاکره قربانی نمی‌کنند.
دونالد ترامپ در تبلیغات انتخاباتی‌ خود ضمن اعتراف به اینکه: «من انواع تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کردم» گفته بود: «اگر دوباره رئیس‌جمهور شوم، حکومت ایران را به‌طور کامل تحریم می‌کنم.» او همچنین پس از ماجرای تیراندازی به سمتش در جریان یک سخنرانی انتخاباتی، ایران را تهدید کرد که اگر اتفاقی برایش بیفتد آمریکا باید بزرگ‌ترین شهرها و کل کشور ایران را به خاک و خون بکشد.
به تازگی، شبکه فاکس‌نیوز اعلام کرد برنامه سازمان «اتحاد علیه ایران هسته‌ای» به تیم دونالد ترامپ ارائه شده و با عنوان «طرح ۱۰۰ روزه»، یک نقشه راه را برای فشار حداکثری علیه ایران از طریق راهکارهای دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی پیشنهاد کرده است.
همزمان، خبرگزاری بلومبرگ گزارش داد: «تیم ترامپ در حال ارزیابی گزینه‌ها در مورد ایران و ونزوئلا است و در بین مشاوران ترامپ یک اجماع کلی برای فشار حداکثری علیه ایران وجود دارد. اسکات بسنت، نامزد دونالد ترامپ برای وزارت خزانه‌داری روز پنجشنبه گفت که از افزایش تحریم‌های صنعت نفت روسیه برای پایان دادن به جنگ در اوکراین حمایت می‌کند. رویکردی که ترامپ در نهایت انتخاب می‌کند برای بازار جهانی نفت بسیار مهم است. از زمان اعلام اقدامات بایدن، قیمت نفت برنت تقریبا 5 دلار در هر بشکه افزایش یافته است.
مشاوران ترامپ در نهایت با همان سؤالی که دولت بایدن مواجه بود، دست و پنجه نرم می‌کنند؛ چگونه می‌توان از اختلالات عمده عرضه و قیمت در بازار نفت در زمانی که واشنگتن تحریم‌های گسترده‌ای را علیه سه تولیدکننده بزرگ جهان اعمال کرده است، جلوگیری کرد؟ در نقاط دیگر، تیم ترامپ همچنین در حال ارزیابی گزینه‌ها برای ایران و ونزوئلا است. اجماع کلی میان مشاوران کلیدی دونالد ترامپ برای بازگشت به یک استراتژی فشار حداکثری کامل علیه تهران وجود دارد؛ سیاستی که با یک بسته تحریمی بزرگ شروع می‌شود و بازیگران اصلی صنعت نفت را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ممکن است در اوایل ماه فوریه آغاز شود». 
اسکات بسنت همچنین در نشست بررسی صلاحیتش برای وزارت خزانه‌داری، بر آمادگی برای تشدید تحریم‌های روسیه و نبرد با چین، و اراده فشار جدّی بر ایران تاکید کرد. او گفت: از طریق سیاست تحریم‌ها می‌توانیم ایران را دوباره ضعیف کنیم.
از سوی دیگر باید به حضور کیت کلاگ، (نماینده ترامپ در امور اوکراین و روسیه) در نشست سازمان تروریستی منافقین در پاریس و تاکید بر از سرگیری سیاست فشار حداکثری علیه ایران اشاره کرد.
در همین حال، جو ویلسون عضو نمایندگان آمریکا ادعا کرد: ترامپ با تحریم‌های حداکثری علیه ایران در صدد براندازی خواهد بود. همچنین سناتور جیم ریش رئیس کمیته روابط خارجی، در جلسه استماع گزینه وزارت خارجه دولت ترامپ گفت: من با رئیس‌جمهور ترامپ گفت‌وگوی طولانی داشتم. دولت جدید، کارزار فشار حداکثری علیه ایران را دوباره راه می‌اندازد.
در همین حال، مارک سدویل مشاور امنیت ملی دولت انگلیس در سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ در مقدمه‌ای بر جزوه‌ای تحت عنوان «تغییر سیاست» که خواهان پیوستن به سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران شد.
هذیان‌گویی و آرزواندیشی سیاستمداران آمریکایی در حالی است که نشریه فارین پالیسی به تازگی در یک گزارش تحلیلی مفصل تاکید کرد: ترامپ قبلا یک بار در راهبرد فشار حداکثری علیه ایران شکست خورده است. نظریه «مرد دیوانه» ترامپ در برابر ایران کارایی ندارد، چرا که دست ترامپ برای ایران رو شده است. ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود از «نظریه مرد دیوانه» استفاده کرد تا خود را غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک جلوه دهد. اما آیا این رویکرد توانست ایران را وادار به تغییر رفتار کند، یا صرفاً به تشدید بحران منجر شد؟
ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸، سیاست فشار حداکثری را آغاز کرد و امیدوار بود که این سیاست بتواند ایران را وادار به پذیرش توافقی سختگیرانه‌تر کند. به گفته جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی‌، ترامپ معتقد بود که ایران در برابر فشارها سر تعظیم فرود خواهد آورد و در نهایت به میز مذاکره بازخواهد گشت. اما پاسخ ایران متفاوت بود. ایران نه تنها تسلیم فشارهای اقتصادی نشد، بلکه با گسترش برنامه هسته‌ای و تقویت نفوذ منطقه‌ای خود نشان داد که سیاست فشار حداکثری ترامپ نتیجه معکوس داشته است.»

 


 

 

تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۱۰/۲۹، ۰۶:۰۶:٤۵       بازدیدها: 48