دروغ سایه جنگ،خاتمی را فریب داد
بعد از حادثة 11 سپتامبر، به فاصلة چند ساعت، خاتمی در پیامی حادثة مذکور را تروریستی خواند و تأسف عمیق و همدردی خود را با ملت آمریکا- بهویژه آسیبدیدگان- اعلام کرد. کالین پاول، وزیر خارجه دولت دبلیو بوش (پسر)، به این پیام پاسخ داد و آن را زمینة مناسبی برای روابط بهتر دو کشور در آینده دانست و در ضمن ایران را به خاطر آنچه حمایت از تروریسم مینامید سرزنش کرد! ۱
رهبر انقلاب ضمن محکوم کردن حادثة 11 سپتامبر در سخنان خود کشتار مردم را در هر جای دنیا از جمله هیروشیما، دیریاسین، بوسنی و کوزوو، قانا، صبرا و شتیلا محکوم کردند و بدین وسیله اعمال تروریستی آمریکا و متحدانش را نیز به رخ آنها کشیدند. ۲
دو روز بعد از بیانات رهبری، بوش با شعار «یا با مایید یا با تروریستها» همة کشورها را به همراهی خود در جنگ با تروریستها فراخواند.
رهبری در مواضع صریح خود، اعلام کردند که: ایران اسلامی در هیچ حرکتی که رهبری آن با آمریکا باشد شرکت نخواهد کرد... این حرکت جهانی است [مبارزه با تروریسم] و باید رهبری صالح داشته باشد. ۳
متأسفانه بنابر اطلاعات منتشر شده توسط دیپلمات آمریکایی «رایان کراکر»- که هرگز از سوی دولت خاتمی تکذیب نشد- پس از این بیانات رهبری، سه دیپلمات ایرانی به ژنو رفته و با کراکر دربارة نحوة همکاری تهران – واشنگتن در جنگ با تروریسم، به مذاکره نشستند. ۴ با این همه، جرج بوش (پسر) در سخنرانی 29 ژانویه 2002 برابر با 9بهمن 1380، ایران را از کشورهای جزو محور شرارت نام برد!
از دیگر اقدامات دولت خاتمی در این ماجرا، نامة محرمانهای است که وزارت امور خارجه این دولت، خطاب به رئیسجمهور آمریکا نوشت که با بیتوجهی و تحقیر آن کشور مواجه گردید. شبکه چهار رادیو بیبیسی در 25 سپتامبر 2006م، برابر با 5مهر 1385 از این نامه محرمانه خبر داد که در آن برای حل همه اختلافات فیمابین، به صورت مرعوبانهای اعلام آمادگی شده بود! این نامه درست بعد از اشغال عراق توسط آمریکا نوشته شده و ترس دولت اصلاحات را از حملة نظامی آمریکا به ایران نشان میدهد! رادیو بیبیسی نیز در گزارش خود به این نکته تکیه کرده و آن را به رخ ایران میکشد! در جای خود به این نامه و متن آن اشاره خواهیم داشت.
اگرچه عبدالله رمضانزاده، این نامه را تکذیب کرد، لیکن «دنیس رایس» مشاور ارشد جرج بوش پدر و پسر، فرستادة ویژه کلینتون در مسائل خاورمیانه و مشاور خارجه باراک اوباما، طی مقالهای در مجله نیوزویک،این نامه را تأیید و از نویسندة نامه هم اسم برد. به گفتة رایس تنظیمکننده این پیام «صادق خرازی» بوده که در آن زمان معاون وزیر خارجه بوده است. هم او بالاخره در جلسه بررسی سیاست خارجی دولت هشتم در بنیاد باران به این مسئله اعتراف میکند: «در سال 2003م دیوار بیاعتمادی بلندی میان ایران و آمریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود آمریکا به ما حمله کند، به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامهای به آمریکا نوشت و همراهیاش با برخی سیاستهای خاورمیانهای آمریکا مثل سازش فلسطین و لزوم تبدیل حزبالله لبنان به یک حزب سیاسی و شفافسازی فعالیتهای هستهای را اعلام کرد!» البته این نامه با بیتوجهی آمریکا مواجه شد. خرازی میگوید: «اما دیوار بیاعتمادی میان ایران و آمریکا به قدری بلند بود که آمریکاییها حتی نامه را بررسی نکردند!» ۵ و این حقارت در کارنامه دولت مدعی اصلاحات ثبت و سابقة زشتی از تسلیمپذیری آنان گردید. مطابق آنچه «تریتا پارسی» رئیسشورای ایرانیان آمریکاییتبار موسوم به «نیک» افشا کرد، این نامه بعد از مشورتهای طولانی صادق خرازی با سید محمد خاتمی رئیسجمهور، نوشته شده است. ۶
مذاکرات و توقف فعالیتهای هستهای
سید محمد خاتمی در دورة دوم ریاست جمهوری خود، مذاکراتی را که اکنون تبدیل به مذاکرات 1+5 شده است را با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس انجام داد که در نهایت به تعهد دولت اصلاحات برای توقف فعالیتهای هستهای ایران تا زمان اعتمادسازی جهانی و امکان بازرسی از تمام اماکن ایران منتهی گردید!
سیدمحمد خاتمی و دولت او، دشمنی آمریکا و نظام بینالمللی سلطه را نه به واسطة خوی سلطه و استکبار، بلکه به خاطر «عدم اعتماد» آنان میدانست و در راستای این اشتباه راهبردی، در همة مسائل بینالمللی و از جمله مسألة هستهای به دنبال نوعی «اعتمادسازی» با نظام سلطه بود! پس از سال 1381 و انتشار مستنداتی در زمینة ساخت نیروگاه غنیسازی اورانیوم نطنز و آب سنگین اراک توسط «علیرضا جعفرزاده» از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) (مرداد 1381) و پخش تصاویر ماهوارهای این دو نیروگاه توسط شبکه خبری آمریکایی سی.ان.ان، سید محمد خاتمی در مراسم 22 بهمن 1381، تلاش ایران برای دستیابی به فناوری صلحآمیز هستهای را اعلام نمود.
پس از دیدار جک استراو انگلیسی از ایران و درخواست او برای امضای پروتکل الحاقی، وزرای امور خارجه سه کشور اروپایی در پاییز سال 1382 به تهران آمدند و پس از مذاکرات، بیانیه 21 اکتبر یا پیمان سعدآباد را با مسئولان جمهوری اسلامی ایران امضاء کردند. در این بیانیه، ایران توقف موقت غنیسازی اورانیوم را پذیرفت و قول داد با شفافسازی فعالیتها، نگرانی اروپاییها را از ساخت سلاح هستهای، مرتفع سازد. اروپاییها هم قول دادند از رفتن پروندة هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند. در دسامبر 2003، ایران پروتکل الحاقی درخصوص تدابیر حفاظتی را امضا کرد (صالحی از طرف ایران و البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی)، لیکن زیادهخواهیهای غربیها ادامه یافت و آنان آب سنگین اراک و 37تن کیک زرد تأسیسات اصفهان را نیز جزو توافق قلمداد میکردند. مذاکرات اروپاییها با ایران با چراغ سبز آمریکا و مخالفتهای جدّی آن کشور ادامه یافت. در چنین فضایی رهبر معظّم انقلاب اسلامی تأکید کردند: آن چیزی را که باید به جدّ به طرفهای مذاکره گفت و در میان گذاشت این است که به این فکر نباشند که با حرفهای نادرست و غیرمنطقی خود ایران را معتقد کنند که طرفها اعتقادی به منطق ندارند. اگر ملت ایران به این نتیجه برسد که طرفهای صحبت به منطق پایبند نیستند، گفتوگو با آنها را ترک خواهد کرد. ۷
سرانجام مذاکرات میان سه کشور اروپایی و ایران در پاریس به توافقنامهای منجر شد که به «توافقنامه پاریس» شهرت یافت. براساس این توافق:
1- ایران طبق مادّه 2 انپیتی تأکید میکند به دنبال دستیابی به سلاح هستهای نیست و نخواهد بود.
2- ایران به طور داوطلبانه برنامه تعلیق غنیسازی را ادامه داده و تمام فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری و تولید سانتریفوژها را شامل تعلیق میکند.
بعد از آنکه تعلیق مورد تأکید قرار گیرد، مذاکرات با اتحادیة اروپا در مورد موافقتنامه تجاری و همکاری از سر گرفته خواهد شد و راه پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی هموار خواهد شد!
بنابر این سه کشور اروپایی در مذاکرات سعدآباد، پیوستن ایران به پروتکل الحاقی و در مذاکرات پاریس تعلیق نامحدود غنیسازی و فعالیتهای بازفرآوری را به دست آوردند و تنها مانع از رفتن پرونده در آن مقطع به سازمان ملل شدند! اما آمریکا با وارد کردن اتهامات جدید و چند روز پس از توافقنامه پاریس، همچنان چماق به دست و انگشت روی ماشه بود! در 20 اسفند 1383 وزیر خارجه آمریکا- کالین پاول- هدف نهایی آمریکا و غرب را اینگونه مطرح کرد که اگر ایران از برنامههای هستهای خود به طور دائم چشمپوشی کند، آمریکا از مخالفت با درخواست ایران برای الحاق به سازمان تجارت جهانی دست خواهد کشید و به صورت موردی اجازة فروش لوازم یدکی برای هواپیماهای غیرنظامی را خواهد داد و اتحادیة اروپا تهدید کرد که در صورت بیتوجهی ایران به تعلیق دائمی و پایدار، از تلاشهای آمریکا برای ارجاع پروندة ایران به شورای امنیت دفاع خواهد کرد! در فردای انتشار توافقنامه پاریس، سید محمد خاتمی در حاشیه جلسه هیئت دولت سخنانی ایراد کرد که سیاست هستهای او را مشخص میساخت. هم از حقّ هستهای ایران گفت و هم از عدم تمایل دولت به رفتن به استقبال خطرها!!
«ما گفتهایم و اعلام هم کردهایم که به هیچ وجه به سوی سلاحهای اتمی نمیرویم و نمیخواهیم برویم. از طرف دیگر، گفتهایم که ما این حقمان را میخواهیم و از این حقمان دفاع میکنیم. ما در این مرحله هستیم. ما باید از این حق نگذریم و نگذشتهایم... منتها یک ارادة سیاسی پشت این قضیه وجود دارد که ما را از آن محروم کنند و از نظر آژانس نمیتوانند ما را محروم کنند. آنچه در این مسئله و در جریان این توافقنامه [پاریس] پیش آمد، اعتراف رسمی و صریح کشورهای اروپایی به این بود که ما صاحب این حق هستیم و حق داریم آن را اعمال کنیم. نگفتهاند شما فقط حق دارید که داشته باشید، گفتهاند حق اعمال این حق را دارید. من فکر میکنم این پیروزی بزرگی است...
ما در عین حالی که به مصالح و خط قرمزهایمان پایبند هستیم، به هیچ وجه حاضر نیستیم که از تهدیدها و خطرها استقبال کنیم. به همین دلیل هم ما به هیچ وجه نمیخواهیم به شورای امنیت برویم. البته اگر زور باشد و بخواهند ما را ببرند، باید با پذیرش تبعات آن به شورای امنیت هم برویم. معلوم هم نیست که اگر ما را به شورای امنیت ببرند، اروپا و آمریکا نفعی زیادتر از ما داشته باشند یا خساراتی که آنها میبینند، کمتر از ما باشد، ولی به هرحال، رفتن به شورای امنیت برای ما مطلوب نیست، چرا که اگر به شورای امنیت رفت، شورای امنیت میتواند ما را به لحاظ حقوقی از این حق محروم کند؛ یعنی ما به دست خود هیچگاه حاضر نیستیم [این کار را انجام دهیم.] درست است که اگر ما را هم محروم بکند، ظالمانه خواهد بود و ما هم نباید زیر بار آن برویم، اما باید هزینهاش را بپردازیم و مصالح ملی ما ایجاب میکند که با هزینه کمتر یا بدون هزینه از حقمان دفاع کنیم.»۸
پانوشتها:
۱- روزنامة نوروز، 26/6/1380
۲- روزنامة جمهوری اسلامی، 28/6/1380
۳- دیدار خانواده شهدای نیروهای مسلح، 4/7/1380
۴- سودای سکولاریسم، ص 271
۵- سایت خبری عصر ایران، 1/12/1385 به نقل از سودای سکولاریسم، ص 276
۶- سیاست خارجی دولت خاتمی 1376 تا 1384، ص 152
۷- بیانات در دیدار با مسئولان نظام، 6/8/1383
۸- نقل از سودای سکولاریسم، صص 285و286