اما این سیاست تنش‌زدایی که از دوره‌هاشمی رفسنجانی شروع شده بود، جز از دست دادن امتیازات فراوان و تحقیر ملت ایران نتیجه‌ای نداشت و اصلاح‌طلبان از عمق کینه‌های نظام سلطه و تضاد بنیادی آنها با نظام اسلامی یا بی‌خبر بودند و یا از سر غرب‌زدگی آن را نادیده می‌گرفتند.
اوج تحقیر ایران را می‌توان از زبان جک استراو، وزیر خارجه سابق انگلیس، در برنامه مستند «ایران و غرب» شنید. وی در این برنامه تعریف می‌کند که: «پس از انجام مذاکرات و امضای توافق پاریس که در آن ایران پذیرفت همه فعالیت‌های غنی‌‌سازی را تعلیق کند، در بازگشت به انگلستان، برای گذراندن تعطیلات آخر هفته با قطار عازم شهر محل زندگی خود بودم. در بین راه تلفن همراه زنگ خورد، آن سوی خط دکتر کمال خرازی، وزیر امور خارجه ایران، بود. او گفت ما می‌خواهیم 20 سانتریفیوژ را برای تحقیقات علمی فعال نگه داریم. من دیدم در حضور همراهانم در قطار نمی‌توانم درباره یک پرونده حساس بین‌المللی مذاکره کنم، لذا به مستراح قطار رفتم. آنجا به خرازی گفتم شما توافقنامه را امضا کرده‌اید و دیگر نمی‌شود زیرش بزنید. اما او باز اصرار کرد. من گفتم باید در این باره با دیگران صحبت کنم... در همان حال کسی هم به مستراح در می‌زد و ظاهرا عجله داشت تا از آن برای کاری غیر از مذاکره اتمی استفاده کند...» استراو در ادامه تعریف می‌کند که همان جا با «جان ساورز»، مدیرکل سیاسی و مسئول پرونده هسته‌ای ایران در وزارت خارجه انگلستان تماس می‌گیرد. «ساورز» هم پس از مشورت با کارشناسان دیگر به «استراو» پاسخ می‌دهد که ایرانی‌ها با همین 20 سانتریفیوژ پس از چند سال می‌توانند به‌اندازه مورد نیاز برای یک بمب اتم اورانیوم غنی کنند! در نتیجه «جک استراو» هم در تماس مجدد با خرازی به طور قطعی به درخواست او پاسخ منفی می‌دهد». 1
با افزایش درخواست‌ها و توقعات آمریکا و طرف‌های غربی و سر باز زدن آنان از انجام تعهدات خود، رهبر معظّم انقلاب اسلامی دستور توقف عقب‌نشینی پی‌درپی را صادر نموده و دستور دادند که دولت خاتمی در ماه‌های آخر فعالیت خود، روند عقب‌نشینی را متوقف ساخته و کارخانه یو.سی.اف اصفهان راه‌اندازی شود. بدین ترتیب پلمپ تاسیسات هسته‌ای شکسته شد و ترس و زبونی خاتمی در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب و آمریکا و ناتوانی در ایستادگی در برابر تهدیدهای آنان با این تصمیم سرنوشت‌ساز رهبری، بیش از این نتوانست به منافع کشور آسیب وارد سازد.
رهبر معظّم انقلاب در بیانات بعدی خود به این مسئله اشاره می‌نمایند: «من همان وقت هم در جلسه مسئولین- که از تلویزیون پخش شد- گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبه‌ پی‌درپی ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان می‌شوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستی این روند عقب‌نشینی متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروی و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقب‌نشینی در آن دولت انجام گرفته بود و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اوّلین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانه یو.سی.اف اصفهان راه‌اندازی شود و راه‌اندازی هم شد و دنبالش هم بحمدالله این پیشرفت‌های بعدی است تا امروز». 2
تأسیس بنیاد باران
بعد از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 و شکست‌‌هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی برای حفظ یاران خود در دولت و سایر نهادها از پراکندگی و همچنین استفاده از آنان در پروژه بعدی که انتخابات سال 1388 بود، دست به اقدام غیرمعمولی زد و آن تاسیس دو بنیاد، آن هم در آخرین روزهای دولت خود بود: «مجمع بین‌المللی گفت‌وگوی تمدن‌ها» و «بنیاد باران» که مخفف «بنیاد آزادی، رشد و آ‌بادانی ایران» است که در مصوبه 11 مرداد 1384 هیئت دولت، به لیست موسسات قانون استخدامی کشوری اضافه شد تا در این اقدام عجیب، مدیران و کارشناسان دولت در این دو موسسه- به‌ویژه بنیاد باران- از مزایای دولتی استفاده کرده و دارای ردیف بودجه‌ای شوند! یعنی از بیت‌المال برای دو موسسه خصوصی استفاده شود که البته احمدی‌نژاد در اواسط مهرماه 1384 این مصوبه را لغو کرد.
محمدرضا عارف، معاون اوّل خاتمی، محمد باقریان و محمد ستاری‌فر از نزدیک‌ترین مشاوران خاتمی، جعفر توفیقی وزیر علوم و سیدصفدر حسینی وزیر اقتصاد دولت خاتمی، مسئولیت تأسیس بنیاد باران را برعهده گرفتند. کسانی چون مرتضی حاجی، حبیب‌الله بیطرف، جمشید انصاری، بیژن نامدار زنگنه، محسن صفایی فراهانی و محمد شریعتمداری به عنوان هیئت مدیره و جمشید انصاری استاندار آذربایجان غربی به عنوان مدیرعامل، تحت ریاست سید محمد خاتمی، در این بنیاد آغاز به کار کردند.
مهم‌ترین فعالیت تئوریک بنیاد باران را بومی‌‌سازی ایده «انقلاب رنگی، تئوریزه کردن عقیده سکولاریسم اسلامی در قالب تز «اسلام میانه» دانسته‌اند». 3 اسلام میانه، همان اسلام آمریکایی است که موسسه آمریکایی
 (RAND institute) آن را به عنوان نقشه راه برای دولتمردان آمریکا ارائه داد تا موفق به جدا کردن دین از حکومت و استحاله نظام جمهوری اسلامی ایران شوند!
براساس یک پژوهش علمی، فقط در بازه زمانی شهریور 1384 تا شهریور 1387 یعنی در مدت سه سال ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، حدود 1700 مورد توهین مستقیم و 40 هزار مورد سیاه‌نمایی برای دولت وی، از طریق مطبوعات از جانب اعضاء سازماندهی شده بنیاد باران انجام گرفته است. در انتخابات 1388 و جریان فتنه، این بنیاد تحرکات زیادی برای کاندیداتوری و تبلیغات میرحسین موسوی و سپس شورش‌های خیابانی داشت که در جای خود به آن خواهیم پرداخت.
هیئت‌مدیره فعلی بنیاد باران عبارتند از: محمدرضا عارف،‌‌هادی خانیکی، احمد مسجدجامعی، حسن گیوه‌چی مفرد (پویا)، محمد زمانی قمی (رئیس‌هیئت مدیره) و اسدالله رازانی. آن‌چنانکه نوشته‌اند حدود 500 نفر از افراد همفکر سید محمد خاتمی و عمدتا از میان همکاران سابق او، در این بنیاد عضو هستند. در سال 1392، جواد امام، معاون وزیر نیروی دولت اصلاحات، به عنوان مدیرعامل بنیاد باران انتخاب شد.
اقدامات خاتمی
 پس از اتمام دوره ریاست جمهوری
1- سفر مهم به آمریکا و دیدار با جرج سوروس!
سید محمد خاتمی در سال 1385 با مجوز شخص رئیس‌جمهور آمریکا «جرج بوش» ویزای سفر به آمریکا را گرفته راهی واشنگتن می‌شود! در این سفر جیمی‌کارتر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا میزبان خاتمی بود. بوش درباره این سفر گفت: «شخصا با ویزای خاتمی موافقت کردم و می‌خواهم سخنانی غیر از سخنان احمدی‌نژاد بشنوم» 4 در این سفر خاتمی در مصاحبه با خبرنگار تایم، از گروگان‌گیری ابراز تاسف کرد و درخصوص لقب شیطان بزرگ برای آمریکا گفت: «من هرگز نمی‌گویم شیطان بزرگ» و از سیاست آمریکا برای تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل حمایت کرد. 5
در همین سفر بود که خاتمی به دیدار «جرج سوروس» سرمایه‌دار صهیونیست و حامی مالی انقلاب‌های رنگی رفت و پای مذاکره با او نشست. 6
2- ریاست و عضویت شورای مرکزی سیاست‌گذاری مجمع روحانیون مبارز
چهار ماه پس از پیروزی احمدی‌نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، مهدی کروبی با تشکیل حزب اعتماد ملی، از مجمع روحانیون مبارز خارج شد و با تغییراتی در اساسنامه مجمع، 26 نفر به عضویت شورای مرکزی این حزب درآمدند که سید محمد خاتمی از جمله آنان بود. همچنین او با رای اعضا به سمت رئیس‌شورای سیاست‌گذاری مجمع انتخاب گردید و همچنان به عنوان محور تشکّل‌های اصلاح‌طلب اعتماد ملی و مجمع روحانیون مبارز باقی ماند.
پانوشت‌ها:
1- نقل از سیاست خارجی خاتمی، صص200 و 201
۲- بیانات در دیدار با دانشجویان دانشگاه‌های استان یزد، 13/10/1386
۳- سودای سکولاریسم، ص 307
۴- سودای سکولاریسم، ص 323
۵- همان، ص 324
۶- همان، ص 335