عزیزالله محمدی(امتدادجو)
ماجرای تجاوز، اشغالگری و جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی از هفتم اکتبر شروع نشده بلکه این رژیم جعلی بیش از هفتاد سال است که به جنایت و آشوبافکنی و ایجاد رنج برای ملتهای مختلف منطقه و به طور خاص فلسطینیها مشغول است و هفتم اکتبر تنها لایههای پنهان این شقاوت و رذالت را پدیدار ساخت. کشتارهایی نظیر «صبرا» و «شتیلا» در گذشته تنها نمونهایی از جنایات هفتادوپنچ ساله صهیونیستها و عمال آنها است و عملیات «طوفانالاقصی» واکنش طبیعی ملتی بود که از خانه و کاشانه و سرزمین خود بیرون رانده شده و سپس در باریکه کوچکی به نام غزه تحت محاصره و رنج قرار گرفته است. این گزارش پروندهای است اجمالی و جامع درباره آنچه از آغاز عملیات طوفانالاقصی تا آتشبس جنگ اسرائیل علیه ایران گذشت.
1- هفتم اکتبر 2023 عملیاتی صورت گرفت تحت عنوان«طوفانالاقصی» که اساس تاکتیکی و استراتژی آن اصل غافلگیری بود.
2- خبر این عملیات مثل بمب در جهان منفجر شد و آبروی ماهیتی اسرائیل که همواره بر دو اصل «اطلاعات» و «امنیت» استوار است را خدشهدار کرد.
3- ابعاد این ماجرا و عملیات هنوز مجهول است که آیا این عملیات حماس با هماهنگی ایران بوده است یا نه؟ اما شواهد و اظهارنظرهای غیررسمی و کارشناسی مؤید آن است که این عملیات بدون هماهنگی ایران و حتی بدون اطلاع حزبالله بوده است.
4- رژیم صهیونیستی با دستآویز قرار دادن پاسخ به این عملیات، جنگی همهجانبه را بر علیه غزه بیدفاع آغاز کرد که هدف آن از ابتدا مشخص بود و همه ساکنین را از شمال به سمت جنوب کوچ داد.
5- کوچ دادن ساکنین شمال غزه به سمت جنوب اقدام اولیهای بود که رژیم صهیونیستی در پس آن به دنبال اخراج ساکنین از آنجا بود و طرحهای مختلفی از جمله اسکان در یکی از کشورهای آفریقایی و یا صحرای سینا و یا پخش در کشورهای عربی مطرح شد و حتی اسکان در یک جزیره و یا اردوگاه نیز مطرح شد.
6- با مخالفت جامعه جهانی نسبت به خروج ساکنین غزه،که دلایل مختلفی داشت و کشورهایی مثل اردن و مصر به خاطر منافع خود مخالف این اتفاق بودند؛ تراکم حضور در جنوب غزه شدت گرفت و بعد از آن رژیم صهیونیستی اجرای تاکتیک «سرزمین سوخته» را در پیش گرفت و به طور عملی زیر ساختها و مسیرهای ارتباطی و تونلهای حماس و سکونتگاهها را ویران کرد.
7- استراتژی «مرد دیوانه» در قبال اقدام حماس از سوی رژیم صهیونیستی در پیش گرفته شده بود و در طول جنگ با حماس قریب به سیصد خبرنگار شهید شدند و حتی بیمارستانها و نیروهای امدادی نیز در امان نبودند و تقریباً همه بیمارستانهای غزه ویران شد و گروههای امدادی نیز مورد اصابت و حمله قرار میگرفتند.
8- نتانیاهو اعلام کرد که به سراغ ایران نیز خواهد آمد و این خبر و تهدید را با تعبیر «سر مار در تهران است» اعلام کرد.
9- تنها مرزی که امکان انتقال خدمات و امکانات و مایحتاج بود «مرز رفح» بود که نقطه مرزی در سینای مصر بود و حتی این مسیر هم توسط مصر مسدود بود و هیچگونه امکاناتی به غزه نمیرسید.
10- بعد از حدود یکسال و چند ماه، موضوع آتشبس بین حماس و رژیم صهیونیستی به میان آمد و رژیم صهیونیستی با توجه به اینکه هدف از شروع جنگ در غزه را آزادسازی اسرا اعلام کرده بود به طور میدانی دچار شکست شد و تن به تبادل اسرا داد و این اقدام در چند مرحله صورت گرفت؛ اما! کماکان تعدادی از اسرا به دلیل کارشکنیهای رژیم صهیونیستی هنوز در دست حماس قرار دارند.
11- بعد از برقراری آتش بس، رژیم صهیونیستی به طور مرتب نقض آتشبس میکرد و گرچه توان عملیاتی حماس کاهش پیدا کرده بود؛ اما هنوز «یحیی سنوار» بعد از شهادت اسماعیل هنیه به عنوان دبیرکل حماس و به عنوان قهرمانی که از تونلهای حماس و راه مقاومت دفاع میکند شناخته میشد ولی در نهایت در یکی از این تقابلها، او هم به طور تراژیکی اما قهرمانانه که طراحی صحنه آن در اختیار خداوند بود به شهادت رسید و برای همیشه در تاریخ به عنوان قهرمان باقی ماند.
12- رژیم صهیونیستی ساکنین غزه را در سختترین شرایط ممکن زیستی بدون حداقل امکانات موجود قرار داد و علاوهبر آوارگی و عدم دسترسی به امکانات، تشنگی و گرسنگی را نیز با ایجاد قحطی در آنجا به وجود آورد تا به حدی که کودکان رو به خوردن خاک آوردند.
13- تا شروع جنگ 12روزه تحمیلی بر علیه ایران و اعلام توقف تبادل آتش، کماکان تعدادی از اسرای رژیم صهیونیستی در دست نیروهای حماس است و گرچه هر از چندی رسانههای اسرائیلی اعلام میکنندکه تعدادی از آنها را به صورت کشته پیدا کرده اند؛ اما بهرغم همه شرایط و هزینههایی که به مردم غزه و حماس تحمیل شده است؛ اسرائیل به هدف اولیه خود که آزادسازی اسرا و نابودی کامل حماس بود دست نیافته و روزانه آمار تلفات سربازان اسرائیلی که توسط نیروهای حماس کشته میشوند در رسانهها اعلام میشود.
14- همزمان با شروع تهاجمات اسرائیل به غزه و کشتار مردم بیگناه و عاری از دفاع و مظلوم، خیزشهای ضدجنگ و ضدصهیونیستی در سرتاسر جهان و کشورها و حتی در آمریکا به پاخاست و عملاً علاوهبر موضوعات امنیتی و اطلاعاتی و نظامی که رژیم صهیونیستی در آن دچار شکست شده بود حالا یکی از بزرگترین مؤلفههای قدرت او که در حوزه «افکار عمومی» جهانی هست نیز دچار ضربه جبرانناپذیری شد.
افکارعمومی جهان
1- کنترل و هدایت افکار عمومی جهانی با استفاده از ابزار رسانه که تحت عنوان رسانههای نظام سلطه معروف هستند و یا به عنوان رسانههای اصلی در جهان شناخته شدهاند یکی ازمؤلفههای بزرگ قدرت رژیم صهیونیستی بود که حالا با این خیزشها و مطالبه جهانی برای پایان دادن به جنگ در غزه دچار آسیب جدی شده بود.
2- این خیزشها از سطح معمول جوامع به سطوح روشنفکری و خاص دانشگاهی حتی در آمریکا نیز رسید و قریب به اکثریت دانشگاههای آمریکا حتی دانشگاههای مثل کلمبیا و هاروارد و... نیز با همراهی دانشجویان و اساتید در مقابل رژیم صهیونیستی ایستادند و کمپهای مختلف و جنبشهای گوناگون به وجود آوردند.
3- میزان تأثیرگذاری فعالیتهای ضدجنگ و ضدصهیونیستی دانشگاههای آمریکا و اساتید به حدی بود که کنترل اوضاع و افکار عمومی کاملاً از دست آمریکا و رسانههای نظام سلطه خارج شد و با همین زمینه تهدید و تطمیع به وجود آوردند.
4- اخراج دانشجویان و اساتید غیرآمریکایی از خاک آمریکا و اخراج اساتید و دانشجویان آمریکایی از دانشگاه و موج دستگیریها و منع از دریافت خدمات شدت قابل ملاحظهای گرفت و موضوع اعتراضات خیابانی هم با برخورد خشونتآمیز پلیس در اروپا و آمریکا مواجه شد و بدینوسیله «عادیانگاری» و «عادیسازی» کشتار در غزه کلید خورد.
حزبالله لبنان
1- حزبالله از روز اول شروع اقدامات رژیم صهیونیستی اعلام کرد که در کنار حماس و مقاومت قرار دارد و جنایات اسرائیل محکوم است و باید این جنگ خاتمه یابد.
2- جنوب لبنان که در واقع همجوار با شمال سرزمینهای اشغالی است از روزهای اول ورود رژیم صهیونیستی به غزه، تبدیل به صحنه زد و خوردهای پینگپنگی، محدود و مدیریتشده حزبالله با رژیم صهیونیستی شد و همین عامل باعث شد تا رژیم صهیونیستی بسیاری از نیروهای زمینی خود را در سمت شمال نگه دارد و بدینوسیله توان رزم حماس تا حدودی باقیبماند.
3- اقدامات اولیه حزبالله با استراتژی کور ساختن چشمهای راداری و کر کردن دستگاههای شنود رژیم صهیونیستی همراه بود و با هر بار تجاوز اسرائیل، حزبالله یکی از مراکز و پادگانهای اسرائیل را که مراکز راداری و شنود بودند از کار میانداخت.
4- میزان زد و خوردها و تبادل آتش حزبالله با رژیم صهیونیستی بعد از مدت کوتاهی افزایش پیدا کرد و از حالت پادگانی، سامانهای و مراکزی، به شهرها رسید و حزبالله در مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی شهرکهای شمالی را به زیر آتش حملات خود قرار داد تا به آنجایی که بسیاری از شهرکهای شمالی خالی از سکنه و مجبور به تخلیه شدند.
5- همزمان جنوب لبنان نیز بهشدت در معرض تهاجمات هوائی و توپخانهای رژیم صهیونیستی قرار داشت و خرابیهای بسیاری در این نقطه به وجود آمد و حتی بیروت نیز مورد حملههای هوائی قرار گرفت.
6- رژیم صهیونیستی در اقدامی غافلگیرکننده و از قبل برنامهریزی و طراحیشده، وقتی نتوانست به اهداف خود در جنگ زمینی برسد به مؤلفه قدرت حزبالله یعنی حذف نیروهای رضوان و نیروهای عملیاتی و فرماندهان با استفاده از انفجار پیجرها رو آورد که متأسفانه در این اقدام ناجوانمردانه بیش از سه هزار نفر از اعضاء فعال حزبالله که عمدتاً از فرماندهان بودند؛ دچار آسیبهای جدی شدند و تعداد زیادی شهید و تعداد قابلتوجهی از ناحیه سر و صورت و دست مصدومیتهای شدید یافتند که در بین آنها حتی سفیر جمهوری اسلامی ایران نیز دیده شد.
7- رژیم صهیونیستی مطابق معمول که وقتی در معرض آسیب قرار میگیرد؛ دست به اقدامات سیاسی و میانجیگرایانه میزند؛ بعد از آنکه نتوانست از طریق عملیات هوائی و سپس از طریق عملیات زمینی به اهداف خود دست یابد؛ پیشنهاد آتشبس داد و گرچه جنوب لبنان و بالأخص ضاحیه دچار آسیبهای فراوان شده بود؛ اما آتشبس پذیرفته شد و متأسفانه به همان شیوهای که آتشبس در غزه نقض شد و یحیی سنوار به شهادت رسید؛ در اینجا هم با بمباران وحشتناکی که محل حضور سید حسن نصرالله و سید هاشم صفیالدین قرار گرفت؛ آنها هم به شهادت رسیدند و تا روزها امکان حتی خروج پیکرهای آنان نیز فراهم نبود.
8- گرچه با شهادت سید حسن نصرالله و ترور سرشاخههای فرماندهی، حزبالله، به طور عملی دچار آسیبهای غیرقابلجبرانی شد؛ اما با انتخاب شیخ نعیم قاسم به عنوان دبیر حزبالله؛ سازماندهی رزم و سازماندهی ساختار حزبالله در حال ترمیم است ضمن آنکه در همین مدت نیز و بخصوص بعد از آتشبس ایران و اسرائیل کماکان رژیم صهیونیستی با حملات مکرر و ویرانکننده و با انجام ترورهای متوالی تلاش میکند تا باقیمانده نیروهای نظامی و بخصوص تجهیزات و سرفرماندهی و شاخههای اطلاعاتی و عملیاتی را حذف کند.
9- تقریباً با این مجموعه اقدامات و عملیاتهای ناهمتراز، متأسفانه توان عملیاتی و اطلاعاتی و نظامی حزبالله کاهش پیدا کرده و در حالتی از سکون و سکوت قرار گرفت. و فشارهای سیاسی در داخل لبنان نیز جهت خلع سلاح افزایش پیدا کرد.
10- گرچه کارشناسان نظامی دنیا وقایع صورت گرفته در غزه و لبنان را با توجه به ناهمگونی و ناهمطرازی توان نظامی به عنوان پیروزی نظامی برای اسرائیل قلمداد نمیکنند؛ اما رژیم صهیونیستی تقریباً توانست هم حماس و هم حزبالله را تا این مرحله به مرحله بازدارندگی و خنثیسازی ظاهری برساند.
11- با توجه به اینکه آسمان غزه و لبنان هیچگونه نیروی پدافندی و نظامی نداشت و یا حتی بر روی زمین در تجهیزات و عِده و عُده یکسان نبودند با برآوردهای نظامی نمیتوان این پیروزیها را پیروزی نظامی نامید بلکه آنها دو گروه و دو جنبش بودند که در مقابل یکی از قدرتهای برتر نظامی جهان که از آخرین تجهیزات نظامی روز بهرهمند است ایستادند و تا آخرین لحظه مقاومت کردند و ضربات قابلتوجه و جبرانناپذیری را هم در همه حوزههای نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به رژیم جعلی صهیونیستی وارد کردند.
سوریه و بشار اسد
1- با اتمام و یا تضعیف قدرت نظامی حزبالله، به فاصله کوتاهی اصل بهکارگیری «تاکتیک غافلگیری» که از شیوههای مرسوم اسرائیل است در سوریه هم به وجود آمد و ناگهان خبرهای متوالی نشاندهنده آن شد که بشار اسد امکان ادامه و مقابله با قدرتهای غربی و اسرائیل و گروههایی مثل جبهه النصره را ندارد.
2- ترکیه بهشدت از جبهه النصره حمایت میکرد و مناطق مختلفی از سوریه را نیز در اشغال خود در آورده بود.
3- شواهد گویای آن بود که بعد از شهادت یحیی سنوار و شهادت سید حسن نصرالله، بشار اسد نیز مورد تهدید صهیونیستها قرار گرفته بود و همین موضوع او را به وحشت و ترس و خالی کردن موقعیت خود در سوریه رسانده بود.
4- ایران با درک ترس بشار اسد و عدم استقامت ارتش سوریه و بیتمایلی عجیب آن به همکاری با مقاومت و ایران و فاصله گرفتن آن از محور مقاومت در اثر تطمیع مرتجعین منطقه و پیشبینی اتفاقات قریبالوقوع، به طور کامل سوریه را ترک کرد.
5- جبهه النصره با شرایط به وجود آمده و خروج ایران و در عدم استقامت و مقاومت ارتش و در خلأ حاکمیتی بشار اسد که به روسیه گریخته بود در مدت بسیار کوتاهی و به صورت برقآسا دمشق و سایر شهرهای سوریه را در اختیار گرفت و جولانی خود را رئیسجمهور جدید سوریه معرفی کرد که خیلی زود با استقبال کشورهای عربی و غربی روبهرو شد.
6- جولانی در اولین پیامهای خود آمریکا و اسرائیل را به عنوان دوست خطاب و تنها از ایران به عنوان دشمن یاد
کرد.
7- اسرائیل با فرصت پیشآمده پیشرویهای بسیار زیادی را از جولان به سمت دمشق انجام داد و مناطق گستردهای از سوریه را به اشغال زمینی خود در آورد و همزمان به نابودی کلیه امکانات، تجهیزات و پایگاههای نظامی سوریه رو آورد و حتی کوچکترین تجهیزات نظامی نیز برای ارتش بعد از بشار اسد باقینماند؛ جز تعدادی اسلحه دستی و به این ترتیب سوریه خالی از هرگونه دفاع نظامی در مقابل رژیم صهیونیستی شد. گرچه که جولانی اصلاً بنای مقابله با این رژیم را نیز نداشت و حتی میل به سمت عادیسازی رابطه را نیز پنهان نکرده و بلندیهای جولان را نیز به رژیم صهیونیستی هبه کرد.
یمن و انصارالله
1- در بحبوحه وقایع سوریه تاکتیک اقدامات سرامیکی و زدودن اراده جبهه مقاومت در دستورکار رژیم صهیونیستی و آمریکا و انگلیس و... بود که حالا میخواستند با یمن وارد کارزار شوند.
2- یمن از روزهای آغازین حمله رژیم صهیونیستی به غزه در حمایت از مردم غزه با بیان این موضوع که اگر جنگ بر علیه مردم غزه پایان نیابد منافع اقتصادی و نظامی اسرائیل را به خطر خواهد انداخت به طور عملی و سیاسی و نظامی وارد جنگ با اسرائیل شده بود و علاوهبر تهاجمات موشکی و پهپادی به مراکز اقتصادی از جمله اشدود، حیفا و تلاویو و مسیر عبوری کشتیهای تجاری و اقتصادی از مبدأ و مقصد اسرائیل را مورد هدف قرار میداد و عملاً هیچ کشتی امکان عبور از تنگه بابالمندب به سمت اسرائیل را نداشت و تاکنون نیز این شیوه مقابله بهرغم همکاری ترانزیتی و زمینی کشورهای چون عربستان و اردن و امارات و بازشدن مسیر قفقاز و ترکیه جهت رسیدن بار کشتیها به اسرائیل، برقرار است و تنگه بابالمندب توسط انصارالله یمن به روی کشتیهای که از مبدأ یا به مقصد اسرائیل در حرکت هستند مورد هدف قرار میگیرند.
3- آمریکا و انگلیس وقتی منافع رژیم صهیونیستی را در خطر دیدند به طور نظامی و آشکارا وارد کارزار شدند و به مدت بیش از یک ماه در حالی که ناوهای جنگی خود را تا مدیترانه آورده بودند با انصارالله در نبرد بودند و تلاش کردند علاوهبر ترور فرماندهان، کارخانههای تولید موشک و صنایع زیرزمینی آنها را از کار بیندازند؛ اما جسارت و شجاعت و اراده به جنگ انصارالله که ناوهای آمریکایی را چندین و چند مرتبه مورد اصابت قرار دادند باعث شد که آمریکا و انگلیس از کارزار با یمن خارج شوند و پیروزی با انصارالله بود که در نهایت ترامپ ترک مخاصمه با انصارالله را پیشنهاد داد.
4- در بحبوحه جنگ ایران با اسرائیل، یمن چند بار سرزمینهای اشغالی را با موشکهای خود مورد هدف قرار داد و یکی از بازوان تاکتیکی و استراتژیک جبهه مقاومت برای تسلط بر آبهای منطقهای و بازدارندگی در مقابل توان دریایی آمریکا بود.
5- انصارالله حتی بعد از اتمام جنگ دوازده روزه نیز با توجه به تداوم حملات رژیم صهیونیستی به غزه، سرزمینهای اشغالی را مورد تهاجم موشکی قرار داد و فرودگاه بنگوریون اصلیترین فرودگاه اسرائیل را را به تعطیلی کشاند تا ضمن تحمیل شکست اطلاعاتی، پیام عدم وجود امنیت در سرزمینهای اشغالی را به جهان مخابره کند.
عراق و حشدالشعبی و گروههای مقاومت
1- همزمان در عراق زمزمههایی مبنی بر خلع سلاح گروههای مقاومت از جمله حشدالشعبی نیز به گوش میرسید که گویا فشار آمریکا بر دولتمردان و پارلمان به حدی بود که به طور علنی این موضوع در رسانهها و گفتوگوهای رسمی مطرح میشد.
2- دولت عراق با فشارهایی که بر گروههای مقاومت از جمله حشدالشعبی ایجاد کرد (با قطع حقوق و فشارهای اقتصادی و سیاسی) زمینه تسلط کامل نیروهای آمریکایی را در همه نقاط جغرافیایی عراق مهیا ساخت.
3- با تضعیف همه گروههای که تحت عنوان جبهه مقاومت شناخته میشدند و با حذف سرشاخههای فرماندهی مقاومت در حماس، حزبالله، سوریه و... تاکتیک اقدام سرامیکی رژیم صهیونیستی حالا به ایران رسیده بود که بهانه آن هم انرژی هستهای بود.
مقدمهای برای جنگ
1- رژیم صهیونیستی در تمام این مدت آنچه که انجام داده بود در مقابل گروههای مقاومت بود و هنوز به طور جدی در جبهه نظامی با یک کشور مستقل قدرتمندی چون ایران مواجهه نداشته و بهرغم تمرینات تاکتیکی که هر ساله در قبرس و یونان و منطقه داشته اما کارزار نظامی برای او با ایران ناشناخته و در عین حال تابع همان تکنیک غافلگیری و ترور بود.
2- چند روز قبل از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، خبری مبنی بر اقدام متفاوت اکراین در دورترین نقطه ممکن روسیه که منجر به انهدام هواپیماهای بمبافکن روسیه شده بود کارشناسان نظامی جهان را در بهت فرو برد و تصاویر منتشر شده حاکی از آن بود که تهاجم بسیار گستردهای به مراکز نظامی و هوائی روسیه با استفاده از سلاحهای جدیدی که تاکنون کمتر مورد استفاده قرار گرفته است انجام شده و در این عملیات ریزپرندهها در حجم زیادی با قدرت انفجاری بالا به سمت اهداف معین حرکت میکنند و اهداف را یکی پس از دیگری منفجر میکنند.
3- پیش از این از حدود چند سال قبل انیمیشن این تهاجم که با استفاده از ریزپرندههای که از داخل کامیونی خارج میشوند و تهاجمی گسترده و ویرانگر را صورت میدهند در فضای مجازی پخش شده بود؛ اما گویا برای جهانیان این برنامه فقط در حد همان انیمیشن و شبیهسازی باقیمانده بود؛ ولی در پس این نمایش انیمیشنی، طراحان عملیات واقعی به طور حقیقی در فکر انجام این سناریو بودند که ابتدا نیروهای انسانی و سپس تجهیزات و انبارهای تجهیزات و زیرساختها را به نابودی بکشانند.
دوازده روز جنگ ترکیبی– ناهمگون و چندوجهی
1- رئیسجمهور آمریکا (همان فردی که از برجام خارج شده بود) به ایران گفت بیا پای مذاکره مستقیم.
2- رهبری و حاکمیت ایران مذاکره مستقیم را به دلیل «تجربههای قبلی» و «سوابق آمریکا» و شخص ترامپ نپذیرفتند و مذاکرات غیرمستقیم شکل گرفت.
۳- مذاکرات در چند مرحله با واسطهگری عمان پیش رفت و طرفین تا حدودی به نتایج امیدوار بودند و سپس آمریکا مطالباتی فراتر از توافق اولیه خواست.
4- به طور مشکوکی حادثهای شبیه به انفجار بندر بیروت، در بندر شهید رجایی بندرعباس به وقوع پیوست و علاوهبر خسارات مادی فراوان و خرابی زیرساخت گمرکی و بندری، تعداد زیادی از مردم کشته شدند.
5- بعد از انفجار بندر شهید رجایی به فاصله چند روز موضوع اعتصاب رانندگان وسایل سنگین و کامیونداران و تعرض مزدوران به رانندگان در محورهای مواصلاتی کشور به وجود آمد تا چرخه خدماترسانی و انتقال مایحتاج به کشور دچار اختلال شود و در بستر اعتراضات عمومی و شاید هم در خلاء نظارت بر عبور و مرور کامیونها و کانتینرها، ریزپرندهها و پهپادها به نقاط جغرافیایی مختلف جابهجا شوند.
6- آژانس اتمی و شورای حکام طبق معمول گزارشهای خلاف واقع ارائه دادند.
7- سه کشور اروپایی خواستار ایفای نقش جدیتری شدند و خود را به عنوان بازیگر معرفی کردند.
8- ترددها و سفرهای دیپلماتیک وزیر امورخارجه ایران و مسئول پرونده هستهای افزایش پیدا کرد.
9- دقیقاً در بستر مذاکرات، روز ۲۳ خرداد یعنی یک روز قبل از عید غدیر، سحرگاه جمعه، در اولین حرکت رژیم صهیونیستی اقدام به ترور فرماندهان ارشد نیروهای مسلح ایران و سپاه و دانشمندان هستهای کرد (شهید باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح- شهید رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص)- شهید سلامی فرمانده سپاه- شهید حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه- شهید طهرانچی دانشمند هستهای- شهید عباسی دانشمند هستهای و... تعداد دیگری از فرماندهان و دانشمندان و نیز شهروندان عادی، کودکان، زنان و...) و همزمان شروع به زدن فرودگاهها و پایگاههای نظامی تا شب کرد و صدای اقدامات پدافندی ایران و انفجارهای ناشی از حملات رژیم صهیونیستی بهرغم هکشدنهای چندساعته قطع نمیشد.
10- همزمان با حملات هوائی اسرائیل عوامل داخلی و اجیرشده و منافق با استفاده از ریزپرندهها و دوشپرتابهایی که از قبل در شهرهای مختلف آماده کرده بودند اقدام به شناسایی اهداف بیشتر و حمله به افراد و مراکز کردند و صدای مقابله پدافند با آنها فضای شهری را کاملاً در وضعیت جنگی قرار داد.
11- در ساعات اولیه ترور فرماندهان و دانشمندان، صداوسیما نوار مشکی را به نشانه عزای عمومی در گوشه تلویزیون ثبت کرد و شرایط به سمت سوگواری در حرکت بود (این دقیقاً پیشبینی رژیم منحوس صهیونیستی بود که ایران به شوک و سوگواری وارد خواهد شد و تا چندین روز به خودش نخواهد آمد و او در طی این چند روز با حملات متوالی و مکرر به تمام اهدافش خواهد رسید)
12- از ساعت حدود ۱۰ صبح جمعه، تغییر استراتژی سوگواری و خروج از شوک با برداشتن نوار مشکی و جایگزینشدن پرچم ایران در گوشه تلویزیون احساس شد و ایران به جای فرو رفتن در شوک و سوگواری، راهبرد خلق حماسه و جذب حداکثری جامعه برای وفاق و همدلی و اتحاد را در پیش گرفت.
13- صداوسیما با تغییر رویکرد پخش برنامهها، مطالبه عمومی برای پاسخ به رژیم صهیونیستی را بیش از هر موضوع دیگر در دستورکار خودش داشت و برنامههای مثل وضعیت جنگی که در آغاز جنگ غزه با اسرائیل و هفتم اکتبر شکل گرفته بود در همان ساعات اولیه دوباره به کنداکتور پخش باز گشتند و برنامهای مثل سیاست خارجی شبکه سه با مجریان رجزخوان و تحلیلگر وضعیت را به سمت اقدام بر علیه رژیم صهیونیستی تحلیل میکردند و تمام شبکههای تلویزیونی وقایع را لحظهبهلحظه زیرنویس میکردند و شبکه خبر به طور پیوسته در حال تحلیل و تفسیر وقایع با کارشناسان بود.
14- رهبر انقلاب اسلامی مطابق مشی همیشگی خود در وقایع بحرانی که از مدیریت بحران بسیار بالای برخوردار است و آن را در دورههای مختلف انقلاب و مبارزات و جنگ تحمیلی و شهادت شهید رئیسی نشان داده، اینبار هم با تغییر رویکرد سوگواری به راهبرد وفاق و همدلی عمومی و خلق حماسه ملی در سریعترین حالت ممکن به تعیین فرماندهان جایگزین شهدا پرداخت و دوباره تاریخساز شد.
15- تعیین سرلشکر موسوی فرمانده ارتش به ریاست ستادکل نیروهای مسلح، تعیین فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) سردار علی شادمانی و تعیین فرمانده سپاه، سردار خاکپور فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه و فرمانده هوافضا سید مجید موسوی و سایر فرماندهان از فروپاشی ساختاری نیروهای مسلح جلوگیری کرد و آنها را به سمت اتخاذ راهبرد دفاعی و تهاجمی متناسب با شرایط پیش برد.
16- با تعیین فرماندهان جدید نیروهای مسلح و جابهجایی سمتهای فرماندهی با وجود حملات سهمگین اسرائیل به زیرساختهای دفاعی و تهاجمی ایران (پایگاههای هوائی و سکویهای موشکی و سامانههای پدافندی) بلافاصله در شامگاه همان روز ایران شاهکار خلق کرد و تهاجم موشکی به سمت اهداف مشخص در سرزمینهای اشغالی را در اولین موج تهاجمات آغاز کرد (چیزی که اسرائیل به هیچ عنوان پیشبینی آن را نداشت و فکر میکرد ایران با توجه به خلاء فرماندهی و خرابی زیرساختها تا مدتها نمیتواند پاسخی به او بدهد)
17- تحلیل و نظر همه کارشناسان داخلی و خارجی گویای این هست که مذاکرات، اعمال فریب برای ایران از سوی ترامپ بود تا رژیم صهیونیستی طرح تجاوز به ایران را با خیالی آسوده بتواند به اجرا در بیاورد.
18- در عین حالی که به طور آشکار و عیان هماهنگی کامل ترامپ و نتانیاهو برای حمله به اثبات رسیده است؛ اما سؤال بزرگ این است که آیا ترامپ نتانیاهو را در پشتپرده، تحریک به حمله کرده تا در پای مذاکرات بتواند قدرت چانهزنی بیشتر داشته باشد؟
19- در کمتر از ۲۴ ساعت مطالبات عمومی جهت پاسخ به رژیم صهیونیستی چنان افزایش پیدا کرد که هیچ موضوع دیگری به غیر از این در سطح جامعه و رسانهها مطرح نبود و شبانگاه نیروهای مسلح با صدور بیانیهای اعلام کردند که اولین مرحله و اولین موج از حملات موشکی به سرزمینهای اشغالی را به طور بیسابقهای تحت عنوان عملیات «وعده صادق3» انجام دادهاند.
20- این خبر موجی از خوشحالی عمومی و رسانهای را هم در سطح جامعه و هم در فضای مجازی و مردم منطقه به وجود آورد و اعتماد به نفس و روحیه را به سطوح مختلف اجتماعی و حاکمیتی و نظامی بازگرداند.