به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,948
بازدید دیروز: 5,006
بازدید هفته: 40,556
بازدید ماه: 61,526
بازدید کل: 23,723,341
افراد آنلاین: 12
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۱٤ اردیبهشت ۱٤۰۳
Friday , 3 May 2024
الجمعة ، ۲٤ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
23 - نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران - دولت انگلستان عمداً نمی‌خواهد از قحطی ... ۱۳۹۷/۰۸/۲۲
نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران - 23
گزارش سفیر آمریکا در توصیف اقدامات انگلستان
دولت انگلستان عمداً نمی‌خواهد از قحطی در ایران جلوگیری کند

    کمبود مواد غذایی همراه تورم 1000 درصد
دولت ایران به موجب تعهدی که در پیمان سه گانه داشت، تمام وسائل حمل‌ونقل زمینی و راه آهن خود را در اختیار متفقین قرار داد. بنابراین کامیون‌ها و واگن‌های قطار که برای حمل محموله‌های ایران از بنادر به نقاط دیگر به کار می‌رفت، همه برای رساندن مواد غذایی و مهمات به شوروی بسیج شده بود. 19تا قبل از شهریور 1320/1941 میلادی ، 4 هزار دستگاه کامیون برای رفع نیازهای ایران موجود بود اما بعد از ‌اشغال کشور، 600 دستگاه را ماموران شوروی مصادره کرده و انگلیسی‌ها نیز 2 هزار دستگاه از کامیون‌های ایران را برای حمل‌ونقل مهمات و مواد از جنوب به شمال ایران تصاحب کردند.۹۹
به دلیل همین کمبود وسایل حمل‌ونقل بود که حتی مقادیری گندم که برای حمل به شهرها و روستاهای ایران در نظر گرفته می‌شد، در انبارها مانده و بعضا دچار آفت می‌گردید. از جمله مقدار چشمگیر غله موجود در شعبه‌های اداره غله که کامیون‌های دولتی باید حمل می‌کردند، به علت تعهد دولت برای واگذاری کامیون‌ها به متفقین و حمل‌ونقل کالاهای روسی، در انبارها ماند و شپش گرفت.۱۰۰ از این گذشته متفقین بسیاری از کامیون‌ها و بارکش‌های غیر‌دولتی را که در دست مردم ایران بود و با آن امرار معاش می‌کردند، مصادره کردند.۱۰۱
راه آهن سراسری ایران نیز که هزینه آن را عمدتا از محل مالیات برچای و قند و شکر و با تحمیل رنج‌ها و فشارهای بسیار، برمردم تامین کردند ۱۰۲ ، در این سالها به طور کامل در اختیار متفقین بود. آنها از راه آهن برای ارسال تجهیزات جنگی و مواد غذایی به شوروی استفاده می‌کردند.۱۰۳
کمبود مواد غذایی همراه با تورمی در حدود 1000 درصد که در اثر اتخاذ سیاست پولی قوای‌اشغالگر به وجود آمده بود، قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داد و در نتیجه هزاران نفر در سراسر کشور دچار گرسنگی شدند. اوضاع تا آخر سال 1942 میلادی (1321 هجری شمسی) بازهم وخیم‌تر شد تا آنجا که در دسامبر 1942 (آذر 1321) بالاخره مردم در تهران بر علیه کمبود خواربار دست به راهپیمایی اعتراض زدند.۱۰۴
در آن زمان، خوراک اصلی مردم ایران نان بود و برای طبقات پایین جامعه قوت لایموت، اما ازدحام جمعیت برابر نانوایی‌ها، صورت اسف انگیزی به خود گرفته بود و مرگ و میر ناشی از گرسنگی و بی‌غذایی روز به روز افزایش می‌یافت. ۱۰۵ در زمستان 1320 برابر با 1942 میلادی در بندر ریگ چنان قحطی شیوع یافت که اهالی برای رهایی از گرسنگی، ملخ‌های هجوم آورده را می‌گرفتند و بعد از پخت می‌خوردند.۱۰۶ در همین زمان در بم قحطی کامل حکمفرما بود و نه تنها بذری برای زراعت نبود بلکه عده‌ای از گرسنگی جان دادند، این در حالی بود که بین بم و زابل به عنوان یکی از انبارهای غله ایران، فاصله چندانی نبود. ۱۰۷در تبریز، مرکز غله خیزترین استان کشور در زمستان 1321/1943 میلادی چنان قحطی و گرسنگی رواج یافت که نانوایی‌ها به جای نان به مردم سیب زمینی تحویل می‌دادند. ۱۰۸
نقش متفقین در ایجاد کمبود مواد غذایی
اسناد متعدد برجای مانده از دوره زمانی جنگ جهانی دوم، هر یک به نحوی حاکی از شکایت از متفقین و نقش آنها در ایجاد کمبود در شهرهای مختلف است که به تعدادی از آنها‌ اشاره می‌کنیم:
در مهرماه 1321 شاهد نگارش گزارشی به نخست‌وزیر درباره دخالت انگلیسی‌ها در کلیه امور شهرها از جمله امر نان کرند که موجب کمبود نان در شهر شده است و تقاضای جلوگیری از این روند هستیم.
در سند دیگری وزیر کشاورزی در نامه‌ای محرمانه به نخست‌وزیر درباره خرید گوسفند توسط انگلیسی‌ها و ضرورت جلوگیری از آن سخن گفت.
در گزارشی از فرماندار قم به نخست‌وزیر نیز به مشکلات ناشی از حضور نیروهای انگلیسی در شهر، کمبود آذوقه، بدمستی سربازان انگلیسی و رعایت نکردن سنت‌ها و شعائر مذهبی توسط آنها ‌اشاره شده است.
انگلستان به منظور گسترش کنترل خود بر محصولات ایران، به ویژه غله، گابلز، سرکنسول خود در مشهد را به تهران فراخواند و وی را به عنوان مشاور سفارت انگلیس در امور غله به کار گمارد. یکی از توصیه‌های گابلز این بود که در هریک از کنسولگری‌های انگلستان در ایران، مامورانی مخصوص گماشته شوند تا بر جریان کاشت، برداشت و جمع‌آوری گندم نظارت داشته باشند.
حتی وقتی دولت انگلیس در اقدامی نمایشی سعی می‌کند، مقادیری غله به ایران وارد کند، سفیر ایالات متحده در گزارشی راجع به این اقدام می‌نویسد:
«... احساس می‌شود که دولت انگلستان عمدا نمی‌خواهد از قحطی و گرسنگی در ایران جلوگیری به عمل آورد..»۱۰۹
آردهای ارسالی انگلیس مملو از شیشه است
نامه زیر که از جانب اداره مستشاری برای نخست‌وزیر ارسال شده، حکایت از آن دارد که آردهای ارسالی از سوی انگلیس به ایران برای کاهش قحطی و جبران اندکی از هزاران تن گندمی که از ایران به غارت بردند، مملو از خرده شیشه بوده و همین موضوع مستشاران خارجی را نیز به فریاد درآورده است. نامه زیر سند دیگری از مظلومیت ملت ایران در طی روزگار‌اشغال توسط ارتش‌های متفقین است که علاوه‌بر خانه و کاشانه حتی آذوقه شان را به غارت برده و به جایش خرده شیشه و فضولات حیوانات برای این مردم ارمغان آوردند. آنچه که فقط شایسته خودشان بوده و هست.
سند:
وزارت خوارو بار – اداره مستشاری
تاریخ از 1/10/1321
شماره 642
جناب آقای نخست‌وزیر
با تاسف بسیار به استحضار خاطر مبارک می‌رساند که از قرار گزارش ریاست امور سیلوها، آرد متعلق به انگلیس که از بصره برای ما حمل شده است، مملو از شیشه می‌باشد. در صدد اقدامات لازم برای پس دادن آرد مزبور به ارتش انگلیس می‌باشیم.
با تقدیم احترامات فائقه
ج.پ.شریدان
مستشار وزارت خواروبار۱۱۰
نان‌هایی که مخلوطی از آرد و خاک اره بودند
براساس اسناد موجود در آرشیوهای مجلس شورای اسلامی، نمونه‌هایی از نان‌های آن دوره وجود دارد که مردم ضمیمه شکواییه‌های خودشان برای مجلس می‌فرستادند. در این نمونه‌ها ملاحظه می‌شود که بیش از 70 درصد نان‌ها را خرده چوب و خاک اره تشکیل می‌دهد. نانواها حتی جو هم در اختیار نداشتند که به مردم بدهند. بیش از 60 تا 70 درصد خاک چوب را با آرد جو قاطی می‌کردند و به عنوان نان در اختیار مردم قرار می‌دادند که نمونه‌های این نان‌ها در آرشیو مجلس موجود است.۱۱۱
سیف الله وحید نیا، از شاهدان عینی جنگ جهانی دوم از مشاهدات خود در جریان قحطی نان چنین نقل می‌کند:
... من خودم به یاد دارم در همان ایام، سفری که به تهران کردم، دکان‌های نانوایی غلغله بود و نانی که به مردم می‌دادند، مخلوطی بود از آرد و خاک اره و از این قبیل چیزها که وقتی خشک می‌شد، از سختی درست به یک آجر تبدیل می‌گشت و چه بسا اگر آدم آن را می‌خورد، دچار مرض می‌شد...۱۱۲